خاطرههای تلخ گذشته و خوشحالی امروز
مردم افغانستان از دوران حاکمیت طالبان خاطرههای تلخی دارند اما مرگ ملا عمر رهبر این گروه، مردم را شادمان ساخته است. با آنکه عدهای در این رژیم سهم داشتند و یا بهگونهای مجبور بودند با طالبان همکاری کنند، اما از آن دوران خاطره خوشی ندارند.
محمد جان (نام مستعار) ریشسفیدی است که در کابل رانندگی میکند. او در پاسخ به این پرسش که دوران طالبان را چگونه سپری کرده میگوید خودش طالب بوده است. اما بلافاصله از این پاسخ انکار میکند و میگوید: «در دوره طالب نان خوردن پیدا نمیشد. گشنگی بود. طالب، میگرفت و میزد و بندی میکرد.»
این راننده میگوید اگر قرار است که طالبان به قدرت برگردند و روند گفتگوها برای آوردن صلح در کشور به نتیجه مطلوب برسد، باید طالبان زیر دست دولت قرار گیرند و از اعمالی که مرتکب شدهاند، پشیمان و شرمنده باشند.
او میگوید: «همین که رهبر طالبان دو سال پیش مرده است، آنها از روی شرمندگی نمیتوانستند این مساله را بازگو کنند. خداوند با ظالمان نیست و ظلم باقی نمیماند.»
محمد جان میگوید به روند گفتگوهای صلح باور ندارد و روش و رفتاری که دولت در پیش گرفته صلح نمیآورد. او به این باوراست که پشت مذاکرات صلح برنامه و پلانی دیگری وجود دارد.
او با بیان یک مثل به این باور خود تاکید میکند و میگوید: «همسایه هیچ وقت نمیخواهد که خانه تو آباد باشد. اگر تو از او «بیل» مطالبه کنی به تو نمیدهد، چون میداند که بیل برای ساختن خانه به کار میرود اما اگر از او «گلنگ» بخواهی به تو میدهد، زیرا میداند با آن خانه خراب میشود.» مردم از شنیدن خبر مرگ ملا محمدعمر رهبر طالبان خشنود هستند اما به این باور نیستند که مرگ رهبر طالبان کمکی به تسریع روند صلح باشد.
محمد حامد کارمند یکی از بخشهای سارنوالی کابل میگوید که از مرگ ملا محمدعمر خوش است اما ملا محمدعمر یک نفر بود. یک نفر کاری را به تنهایی پیش برده نمیتواند. پشت سر او کسان دیگری بودند. ملا محمدعمر دو سال پیش مرده، اما در همین دو سال امنیت خرابتر شده است. ناامنیها روز به روز زیاد میشود. مرگ او تاثیری در آوردن صلح ندارد.
محمد حامد با آنکه تلاشها برای آوردن صلح در کشور را میستاید اما میگوید دولت باید در آوردن صلح قاطعانهتر اقدام کند. عابده سادات، یکی دیگر از باشندگان کابل است اما در زمان طالبان در ولایت کندز ساکن بوده است. او که در زمان طالبان ۶ یا ۷ سال بیشتر نداشته است اما خاطرههای زیادی از آن دوران به یاد دارد. عابده میگوید: «از بس که به در و دیوار خانه ما مرمی و چره اصابت کرده بود تمام جایش سوراخ سوراخ شده بود. یک روز بین دو نفر در کوچه جنگ شد. مرمی هم زیاد فیر میشد. جنگ این دو نفر شدت گرفت و بالاخره هر دویشان در جوی آب افتادند و در بین جوی آب هم دیگر را میزدند که طالبان آمدند و هر دویشان را بردند. ما از سوراخهای دیوار آنها را نگاه میکردیم.»
عابده سادات به خوبی چهره طالبان را به یاد میآورد و میگوید آنها ظاهر وحشتناکی داشتند.
عابده سادات خاطره دیگری را به یاد میآورد. او میگوید: «یک روز دو طالب پشت زن همسایه را گرفته بودند و زن همسایه از ترس به خانه ما داخل شد. در خانه ما عکسهای برادرانم با دوستم و با برادران رییس پارلمان به دیوار آویزان بود. خواهر بزرگترم قاب عکس را زیر بغل خود پنهان کرده بود و چادر کلان پوشیده بود. من با آنکه کوچک بودم آلبوم عکسها را در دستم محکم گرفته بودم. طالبان همین که خانه را دیدند، زنها را رها کردند و از پدرم میپرسیدند که سلاحها را کجا پنهان کردهاید. یکی از آنها یک پایش روی زینه بود و یک پایش داخل اتاق بود، که بالاخره نفر دیگر صدایش زد و او از زینهها پایین آمد. اگر داخل اتاقها میشدند کار ما تمام بود.»
عابده سادات از مرگ ملا محمدعمر خوشحال است اما میگوید دولت توانایی مقابله با طالبان را ندار. این در حالی است که مردم از حکومت وحدت ملی میخواهند تا در روند گفتگوهای صلح شفاف عمل نکرده و با سرنوشت مردم بازی کرده و خوشحالی کنونی مردم را یک بار دیگر با تلخیهای گذشته بهویژه دوره طالبان گره زنند.
این راننده میگوید اگر قرار است که طالبان به قدرت برگردند و روند گفتگوها برای آوردن صلح در کشور به نتیجه مطلوب برسد، باید طالبان زیر دست دولت قرار گیرند و از اعمالی که مرتکب شدهاند، پشیمان و شرمنده باشند.
او میگوید: «همین که رهبر طالبان دو سال پیش مرده است، آنها از روی شرمندگی نمیتوانستند این مساله را بازگو کنند. خداوند با ظالمان نیست و ظلم باقی نمیماند.»
محمد جان میگوید به روند گفتگوهای صلح باور ندارد و روش و رفتاری که دولت در پیش گرفته صلح نمیآورد. او به این باوراست که پشت مذاکرات صلح برنامه و پلانی دیگری وجود دارد.
او با بیان یک مثل به این باور خود تاکید میکند و میگوید: «همسایه هیچ وقت نمیخواهد که خانه تو آباد باشد. اگر تو از او «بیل» مطالبه کنی به تو نمیدهد، چون میداند که بیل برای ساختن خانه به کار میرود اما اگر از او «گلنگ» بخواهی به تو میدهد، زیرا میداند با آن خانه خراب میشود.» مردم از شنیدن خبر مرگ ملا محمدعمر رهبر طالبان خشنود هستند اما به این باور نیستند که مرگ رهبر طالبان کمکی به تسریع روند صلح باشد.
محمد حامد کارمند یکی از بخشهای سارنوالی کابل میگوید که از مرگ ملا محمدعمر خوش است اما ملا محمدعمر یک نفر بود. یک نفر کاری را به تنهایی پیش برده نمیتواند. پشت سر او کسان دیگری بودند. ملا محمدعمر دو سال پیش مرده، اما در همین دو سال امنیت خرابتر شده است. ناامنیها روز به روز زیاد میشود. مرگ او تاثیری در آوردن صلح ندارد.
محمد حامد با آنکه تلاشها برای آوردن صلح در کشور را میستاید اما میگوید دولت باید در آوردن صلح قاطعانهتر اقدام کند. عابده سادات، یکی دیگر از باشندگان کابل است اما در زمان طالبان در ولایت کندز ساکن بوده است. او که در زمان طالبان ۶ یا ۷ سال بیشتر نداشته است اما خاطرههای زیادی از آن دوران به یاد دارد. عابده میگوید: «از بس که به در و دیوار خانه ما مرمی و چره اصابت کرده بود تمام جایش سوراخ سوراخ شده بود. یک روز بین دو نفر در کوچه جنگ شد. مرمی هم زیاد فیر میشد. جنگ این دو نفر شدت گرفت و بالاخره هر دویشان در جوی آب افتادند و در بین جوی آب هم دیگر را میزدند که طالبان آمدند و هر دویشان را بردند. ما از سوراخهای دیوار آنها را نگاه میکردیم.»
عابده سادات به خوبی چهره طالبان را به یاد میآورد و میگوید آنها ظاهر وحشتناکی داشتند.
عابده سادات خاطره دیگری را به یاد میآورد. او میگوید: «یک روز دو طالب پشت زن همسایه را گرفته بودند و زن همسایه از ترس به خانه ما داخل شد. در خانه ما عکسهای برادرانم با دوستم و با برادران رییس پارلمان به دیوار آویزان بود. خواهر بزرگترم قاب عکس را زیر بغل خود پنهان کرده بود و چادر کلان پوشیده بود. من با آنکه کوچک بودم آلبوم عکسها را در دستم محکم گرفته بودم. طالبان همین که خانه را دیدند، زنها را رها کردند و از پدرم میپرسیدند که سلاحها را کجا پنهان کردهاید. یکی از آنها یک پایش روی زینه بود و یک پایش داخل اتاق بود، که بالاخره نفر دیگر صدایش زد و او از زینهها پایین آمد. اگر داخل اتاقها میشدند کار ما تمام بود.»
عابده سادات از مرگ ملا محمدعمر خوشحال است اما میگوید دولت توانایی مقابله با طالبان را ندار. این در حالی است که مردم از حکومت وحدت ملی میخواهند تا در روند گفتگوهای صلح شفاف عمل نکرده و با سرنوشت مردم بازی کرده و خوشحالی کنونی مردم را یک بار دیگر با تلخیهای گذشته بهویژه دوره طالبان گره زنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر