۱۳۹۴ مرداد ۱۴, چهارشنبه

فاتحه گیری ملا محمد عمر به معنای زیرپا گذاشتن خون شهدای آزادی

فاتحه گیری ملا محمد عمر به معنای زیرپا گذاشتن خون شهدای آزادی

غلام سخی ارزگانی
غلام سخی ارزگانی_


قبل از برگزاری دور دوم نشست رهبران طالبان با نمایندگان دولت افغانستان در پاکستان، به طور ناگهانی اعلان شد که ملا محمد عمر آخوندزاده (معلوم نیست که شخص به نام ملاعمر وجود داشته و یا کسی دیگری بوده و یا هم خیالی بوده است.) رهبر طالبان دو سال پیش وفات نموده است. به سبب این اعلان، این نشست به طور نامعلوم به تعویق افتاد.
اعضای شورای عالی صلح، حزب انقلاب اسلامی و یک عده کسانی دیگری تک تباری به روز شنبه مورخ 9 اسد 1394 خورشیدی مراسم فاتحه گیری ملا محمد عمر را در کابل برگذار کردند. در این مراسم، یک عده شخصیت های که در ظاهر بی طرف و در واقعیت از طالبان حمایت می نمانید با شدت تمام پاکستان را در مرگ ملا محمد عمر محکوم نمودند. در ضمن اشتراک کنندگان تک قومی، تأسف عمیق خویش را به نسبت مرگ ملا محمد عمر ابراز داشتند که از یک طرف، مبین باورهای طالبانیسم بود. و از طرف دیگر، ماهیئت تک قومی را بیان داشت. بی شک این مراسم، دور از اراده و خواست حلقات خاص ارگ ریاست جمهوری و سایرین صورت نگرفته است.

این فاتحه گیری ملا محمد عمر در ظاهر به رسم سنتی بود؛ ولی در واقعیت امر سرپوش گذاشتن بالای خون ده ها هزار تن شهدای آزادی کشور که از سال 1994م. تا کنون به وسیله طالبان و آن هم با رهبری و دستور مستقیم ملا محمد عمر شهید شده اند، می باشد. اگر این چنین نیست، پس لطفآ بیایید که شمۀ از جنایات ضد بشری گروه طالبان را با زعامت ملا محمد عمر با مدارک مستند ملی و بین المللی یک بار دیگر از نظر بگذرانیم:
استاد صباح در یک تحقیق علمی خویش در مورد جنایت طالبان چنین می نگارد:
«طالبان بدون توجه به عرف بین المللی و احکام اسلامی که مدعی اجرای آن بودند، عبدالعلی مزاری، رهبر حزب وحدت اسلامی را به همراه جنرال ابوذر غزنوی یکی از فرماندهان هزاره ، سید علی علوی منشی ویژه مزاری و دیگر فرماندهانش چون عیدمحمد ابراهیمی بهسودی، خادم حسین اخلا صی جاغوری، جان محمد ترکمنی و عباس جعفری لومانی، شکنجه و به شهادت رساندند. طالبان در اقدامی نابخردانه و غیرانسانی، پیکر قربانیان خود را در یکی از دشت های غزنی از هلکوپتربه بیرون پرتاب کردند.» (1)
دیری نگذشت که طالبان با نیرنگ، دولت اسلامی مجاهدین را سال در1996م. در کابل سقوط داد و در قدم نخست بدون محکمه عدلی و قضایی داکتر نجیب الله رییس جمهور پیشین و برادرش را علنآ اعدام نمود و در محضر عام به دار حلق آویز گذاشت. به تعقیب آن قوماندان عبدالحق در کابل به دست طالبان به شهادت رسید.
بعد هم از مدت شهادت احمد شاه مسعود توسط حلقات بیرونی و درونی طالبان در خواجه غار صورت گرفت که همه ای این خشونت ها و کشتار ها، بحران کشور را بیش تر نمود. بعد از آن هم خشونت های قهرآمیز و قتل های زنجیر توسط برخی از افراد طالبان در سراسر کشور ادامه یافتند.
اینک توجه خوانندگان گرامی خویش را به این گزارش سازمان ملل متحد در مورد قتل عام مردم بی گناه کشور جلب می نمایم:
«سازمان ملل در یک گزارش پنجاه و پنج صفحه ای که به قول روزنامه ی شیکاگو تریبیون، به کوفی عنای، دبیرکل سازمان ملل متحد تحویل داده شده بود، اعلام کرد که طالبان به منظور تحکیم قدرت خود در نقاط شمالی، مرکزی و غرب افغانستان، قتل عام های سازمان یافته ای را به راه انداختند و هزاران تن از مردم غیر نظامی، به خصوص هزاره ها را از بین بردند. مقام های سازمان ملل متحد از پانزده مورد قتل عام در بین سال های 1996 تا 2001 یاد کرده اند که توسط رژیم طالبان صورت گرفته و همه ی آن ها به فرمان مستقیم ملاعمر انجام شده است. مقامات سازمان ملل متحد در گزارش خود این قتل عام ها را از نوع مشابه آن در بوسنیا قلمداد کرده و خواهان پیگرد آن توسط محاکم بین المللی شدند. در سال 1390، ملا سلام ضعیف که سفیر طالبان در پاکستان بود، در یک مصاحبه با تلویزیون طلوع اعمال ظالمانه و وحشیانه توسط طالبان را یک ضرورت اعلام کرد.» (2)
این پژوهشگر در قسمت وابستگی طالبان به پاکستان و جنایت آن ها چنین می نگارد:
«اين ها «طالبان» بودند که پاکستان کمکهای همه جانبه ای به اين جريان رساند: پول، ‏اسلحه، عضوگيری از رهبران سابق مجاهدين و افسران سابق «خلقی» برای آموزش نظامی و طرح ‏ريزی عمليات نظامی در مدت دو سال، نيروهای کاملا مسلح طالبان که از کمک مالی بيدريغ ‏برخوردار بودند، تمام افغانستان را تحت کنترل خود درآوردند. طالبان از نارضايتی مردم از دست ‏جنگ سالاران استفاده کردند برخی از آنان را شکست دادند و سکوت برخی ديگر را با پول خريدند. ‏در سپتامبر ۱۹۹۶ طالبان کابل را به تسخير خود درآوردند. اين پيروزی، «انتقام پشتونها» بر رقبای غيرپشتونشان بود و موفیقتی برای پاکستان به شمار ‏ميرفت.» (3)
این خبر نگار در مصاحبه با خانم بی نظیر بوتو صدر اعظم اسبق پاکستان که در لندن که به حال تبعید به سر می برد، چنین می نگارد:
« بی نظیربوتو نخست وزير پيشين پاکستان به اشتباه بودن سياست دولتش در تشکيل طالبان اعتراف کرد. به گزارش راديو پشتو برون مرزي خانم بي نظير بوتو روز چهارشنبه در يک سمينار با عنوان “اوضاع سياسي فعلي پاکستان “که در لندن برگزار شد با بیان اینکه جنرال نصيرالله بابر وزيرداخله دولتش در تشکيل طالبان دست داشته است اعتراف کرد ، اقدام دولت وقت پاکستان در تشکيل طالبان در افغانستان اشتباه بوده است. بی نظیربوتو هدف از تشکيل طالبان را تامين امنيت در افغانستان و بازگشت مهاجرين افغان به کشورشان عنوان کرد. بی نظیربوتو در اظهارات خود در سمینار بررسی اوضاع سیاسی پاکستان در لندن اعلام کرد 75 در صد کمکهایي که براي مبارزه با تروريسم در اختیار دولت پاکستان قرارگرفته، صرف ارتش اين کشور شده است. نخست وزير پيشين پاکستان در مورد دخالت اسامه بن لادن سرکرده القاعده در حوادث 11 سپتامبر 2001در امریکا گفت: ‌تا کنون شواهدي بدست نياورده است که نشان دهد بن لادن اين کار را کرده باشد.» (4)
این تنها بی نظیر بوتو نبوده که به جرم خویش از به وجود آوردن و حمایت طالبان اعتراف کرده؛ ولی پروزیر مشرف رییس جمهور پیشین پاکستان نیز اقرار کرده که طالبان از سوی پاکستان در برابر افغانستان حمایت گردیده است. آیا در واقع امر این پاکستان و سایر حامیانش نیستند که توسط طالبان، سیلاب خون را در افغانستان جاری ساخته اند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر