۱۳۹۴ تیر ۹, سه‌شنبه

کشور سعودی چه پاسخ دارد؟




کشور سعودی چه پاسخ دارد؟


سرمقاله آرمان ملي
شبکه حقانی یکی از شبکه های خطرناک جهادگرایان! امروز افغانستان است که به همیاری سازمان استخبارات پاکستان کار می کند و طی سال های اخیر مسؤول حملات سازمان یافته تروریستی بر علیه منافع مردم ما و امریکا در افغانستان بوده است.
در حملاتی که از سوی این سازمان انجام یافته ده ها تن از هموطنان بیگناه ما جان های عزیز شان را از دست داده اند و امریکایی ها برای بازداشت سران آن ها جایزه تعیین کرده اند.

یونیسف اعلام کرد: افزایش تلفات کودکان در افغانستان



یونیسف اعلام کرد: افزایش تلفات کودکان در افغانستان

یونبسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرد که تلفات اطفال افغان در سال 2014 چهل و هفت درصد افزایش را در مقایسه با سال 2013 نشان میدهد.
231
به گزارش شفقنا افغانستان به نقل از رادیو آزادی،عزیز فروتن سخنگوی یونسف در افغانستان روز سه شنبه به رادیو آزادی گفت، افزایش تلفات اطفال در این کشور سبب نگرانی آنان شده است:
” ارقام که بدست ما رسیده است در سال 2013 میلادی 1694 طفل در جنگ ها کشته یا زخمی شده اند و در سال 2014 میلادی 2502 طفل در این کشور کشته یا زخمی شده اند زمانیکه ارقام مربود به 2014 ما مقایسه می کنیم 47 درصد در تعداد تلفات اطفال افزایش رونما شده و این باعث نگرانی یونسف است. “
آقای فروتن افزودکه از آغاز ماه سپتمبر سال 2010 تا اواخر ماه سپتمبر سال 2014 میلادی، 2302 تن اطفال افغان در درگیری ها کشته و حدود پنج هزار تن دیگر زخمی شده اند.
یونسف یا صندوق وجهی سازمان ملل متحد برای اطفال می گوید، این تلفات به اطفال در نتیجه جنگ های زمینی، انفجار ماین ها و حملات انتحاری وارد شده است.
این درحالیست که جنگ در افغانستان در سال 2015 میلادی در مقایسه به سال های دیگر افزایش قابل ملاحظه داشته و برخی سازمان های ملی و بین المللی تایید نموده اند که تلفات ملکی نیز در این سال، بیشتر بوده است.
در این حال وزارت معارف افغانستان گفته که در سال جاری حملات بالای مکاتب و متعلمین در مقایسه با سال های گذشته بیشتر شده که تلفاتی را نیز به همرا داشته است.
در عین حال کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در مورد افزایش تلفات اطفال در این کشور ابراز نگرانی نموده می گوید که کشتار افراد ملکی خلاف همه قوانین و اصول اسلامی است.
عبدالله عابد مسوول بخش انکشاف و حمایت اطفال این کمیسیون از طرف های درگیر جنگ می خواهد تا به زنده گی افراد ملکی بخصوص اطفال توجه داشته باشند:
” خواست ما از دولت و مخالفین مسلح دولت این است که ارزش های انتقادی را در نظر گیرند و دولت باید زمینه تطبیق را برای قوانین خود مساعد سازد زمانیکه قانون تطبیق شود ما شاهد بهبودی خواهیم بود و تلفات افراد ملکی نیز کاهش خواهد یافت. “
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان ازهمه طرف های درگیر جنگ می خواهد تا قوانین بشری بین المللی و اصول پذیرفته شده جنگ را مد نظر داشته باشند تا خطر متوجه زنده گی افراد ملکی، زنان و اطفال نباشد.

۱۳۹۴ تیر ۸, دوشنبه

آيا می توان با کوچی طالب با زبان مدنی صحبت کرد؟




آيا می توان با کوچی طالب با زبان مدنی صحبت کرد؟
کابل پرس
کوچی طالب بصورت کاملن مسلح در حالی که حمایت کامل طالبان حکومتی و غیر حکومتی را با خود دارد، به جان و مال مردم یورش می برد و زمین های آنان را اشغال می کند. کوچی طالب در قاچاق اسلحه، اشیای تاریخی و مواد مخدر دست دارد و همراه با کاروان های کوچی طالب، طالبان و افراد داعش به نقاط مختلف افغانستان بويژه شمال منتقل می شوند. کوچی طالب ذر نا امن کردن مناطق مختلف کشور بصورت مستقیم دست دارد. کوچی طالب حقوق اولیه ی زنان و کودکان کوچی را پایمال می کند.

در انتظار شلیک بعدی فاروق وردک






در انتظار شلیک بعدی فاروق وردک

 - آژند
اتهام‌ها علیه مسوولان پیشین وزارت معارف، بالاخره واکنش‌های آنان را نیز بر انگیخت. اداره تفتیش کشور امریکا که به نام سیگار یاد می‌شود در گزارشی از اختلاس‌های چند‌صد میلیون دالری، در وزارت معارف پرده بر داشت. این اداره در گزارشش عنوان کرد که بیش از یک هزار مکتب، در گوشه و کنار افغانستان به‌طور فرضی توسط مسوولان وزارت معارف ساخته شده و میلیون‌ها دالر به بهانه ساخت این مکاتب، معاشمعلمان و دیگر نیاز‌های این مکاتب خیالی از بودجه وزارت معارف حیف‌و‌میل شده است. در حالی که هیچ اثری از چنین مکاتبی وجود ندارد. قبل از آن مسوولین جدید وزارت معارف نیز از اختلاس‌های بزرگ در این رابطه خبر دادند. همین چند روز پیش نیز، مسوولین در ولایت غور گفتند که چندین مکتب خیالی در مناطق مختلف این ولایت ساخته شده. ولی در واقعیت هیچ مکتبی وجود ندارد. این مساله تا جایی پیش رفت که ساخت مکاتب خیالی، تبدیل به سوژه طنزی رسانه‌ها شد. بالاخره فاروق وردک، وزیر پیشین معارف کشور که نوک پیکان اکثر این اتهامات به سوی او نشانه رفته بود، طاقت نیاورده و در مقابل این اتهامات واکنش نشان داد.
آقای وردک در مصاحبه با یک تلویزیون خصوصی در کابل ضمن این‌که تمام این اتهامات علیه خود را رد کرد، ظاهرا از خیانت ملی به منافع افغانستان پرده برداشت. او گفت در قبال امضای توافق‌نامه استخباراتی با پاکستان هفتاد میلیون دالر به مقام‌های افغانستان رشوت داده شده است. هرچند آقای وردک مشخص نکرد که این هفتاد میلیون دالر را کی گرفته است. آقای وردک هم‌چنان گفت که این افشاگری مرمی‌های اولی است که او شلیک کرده است. او بعدا هم دوباره فیر خواهد کرد. در این‌که اختلاس مانند مرضی مزمن و واگیر دار بخش عمده‌ای از نظام افغانستان را درگیر خود ساخته، هیچ شکی نیست. در دوره گذشته حتا تا خود رییس‌جمهور هم به اشکال مختلف پول دریافت می‌کرد. هیچ کس اعترافات مستقیم حامد کرزی را فراموش نکرده است که واضحا گفت بلی ما از کشور‌های خارجی پول می‌گیریم. البته توجیه‌های که جناب کرزی انجام داد حتا باور خودش هم نمی‌شد. به هر صورت چیزی که قابل نگرانی است این‌که در مورد هیچ‌کدام از این اتهامات، هیچ‌گونه پی‌گیری صورت نمی‌گیرد. وقتی اتهامات علیه مسوولین سابقه وزارت معارف مطرح می‌شود و سطح این اختلاس هم به نزدیک به یک میلیارد دالر می‌رسد، آب از آب تکان نمی‌خورد. وقتی وزیر سابقه معارف می‌آید و ادعا می‌کند که برای امضای توافق‌نامه جنجالی استخباراتی با پاکستان، هفتاد میلیون دالر دستخوشی گرفته شده، باز هم آب از آب تکان نمی‌خورد.
اگر قرار باشد به هیچ اتهامی ترتیب اثر داده نشود و حداقل صحت و سقم آن بررسی نشود، به زودی آنانی که دست به اختلاس می‌زنند در مقابل اتهامات واکسین شده و آنگاه از هیچ اتهام و افشاگری نخواهند ترسید. با این‌که کم‌تر افشا گری در افغانستان بررسی و پی‌گیری شده است، ولی افکار عامه باز هم منتظر اند که تفنگ جناب فاروق وردک که خود با شلیک‌های متعددی هدف قرار گرفت، بار دیگر با چی مرمی شلیک خواهد کرد و هدف چه کسی یا چه گروهی خواهد بود

۱۳۹۴ تیر ۷, یکشنبه

وضعیت امنیت و تهدیدهای آینده


وضعیت امنیت و تهدیدهای آینده



در روزهاي اخير، اوضاع سياسي واقتصادي وامنيتي کشوردربدترين شرايط قرارگرفته است. دراين ميان مردم که سالهاي سال رنج مصيبت وبدبختي را تاعمق وجودخود چشيده وتاآخرين توان بشري تحمل نموده اند، بارديگردر پريشاني ونگراني فزاينده قرارگرفته اند.درست بيش از يک دهه پيش، مردم ما با سقوط حاکميت سياه طالبان و پايان يافتن جنگ هاي خونين تنظيمي و استقرارنظام جديدسياسي درکشور، آرزوهاي تاريخي خودرا درآستانه تحقق ميدانستند و روياهاي شيريني را در سرمي پروراندند.

عربستان وشبکه‌ی حقانی


وبسایت افشاگر ویکی‌لیکس فاش کرده که دیپلومات‌های عربستان سعودی در پاکستان، از سال‌ها با رهبران شبکه‌ی حقانی به گونه‌ی مستقیم ارتباط داشته‌اند.
ویکی‌لیکس اسنادی را نشر کرده که نشان می‌دهد سفیر پیشین عربستان سعودی در اسلام‌آباد، زمینه‌ی درمان جلال‌الدین حقانی را در عربستان، فراهم ساخته است.
این کار در سال دوهزارو دوازده میلادی هنگامی که عبدالعزیزابراهیم صالح، سفیرعربستان سعودی در اسلام‌آباد، صورت گرفته است.
بربنیاد این مدرک‌ها، سفیر پیشین عربستان سعودی در پاکستان در پانزدهم فبروری سال دوهزارودوازده میلادی، با نصیرالدین حقانی، پسرجلال‌الدین حقانی در امن ترین بخش پاکستان یعنی اسلام‌آباد، دیدار کرده است.
هدف از این دیدار، زمینه سازی سفرجلال الدین حقانی برای درمان به عربستان سعودی گفته شده است. این رهبر شبکه‌ی حقانی از بیماری فلج رنج می‌برد.
این دیدار درست چهار شب پس از آن صورت گرفته که حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین کشور در دیدارش با آصف‌علی زرداری، رییس‌جمهور وقت پاکستان، از اسلام‌آباد خواست زمینه‌ی دیدار با ملا عمر را فراهم کند.
اما جنرال اشفاق کیانی، رییس پیشین ستاد ارتش پاکستان گفته بود به جای ملاعمر، برای دیدار با رهبران شبکه‌ی حقانی زمینه‌سازی خواهند کرد.
بربنیاد اسناد ویکی لیکس، هراس حامد کرزی این بود که رهبران شبکه حقانی از دیدار با او خودداری کنند.
این اسناد نشان می‌دهند که پس از سرنگونی رژیم طالبان، جلال‌الدین حقانی در وزیرستانِ پاکستان خانه ساخته است.
جلال‌الدین حقانی از زمان جهاد افغانستان، گذرنامه‌ عربستان سعودی را داشت. نصیرالدین حقانی، پسر رهبر شبکه حقانی هم، گذرنامه عربستانی‌اش را در هنگام دیدار با عبدالعزیز ابراهیم صالح به او سپرده است.
شاید ، دلیل این کار، تازه ساختن معیاد گذرنامه‌اش بوده است. جلال‌الدین حقانی در سال دوهزارویک میلادی، بر بنیاد یک قطعنامه‌ی‌ سازمان ملل متحد درج فهرست سیاه این سازمان شد.
بربنیاد این فیصله، رهبران شبکه‌ی حقانی از سفر به تمام کشورها و دریافت کمک منع شدند.
اما دیپلومات‌های پیشین عربستان به جلال‌الدین حقانی زمینه درمان را در این کشور فراهم ساخته‌اند؛ زمان این سفر روشن نیست.
شبکه حقانی، مسوول خونین‌ترین حمله‌ها در کشور پنداشته می‌شود. تازه‌ترین مورد، حمله بر پارلمان کشور است.
ریاست عمومی امنیت ملی چند روز پیش پرده برداشت که این حمله به گونه‌ی مشترک از سوی آی ایس آی و شبکه‌ حقانی سازماندهی شده بود.
پیشتر پنتاگون، هشدار داده است که شبکه‌ی حقانی در تلاش بیرون راندن نیروهای خارجی از افغانستان و سقوط حکومت این کشور است.
پنتاگون در گزارش اخیراش گفته است که شبکه‌ی حقانی و دیگر گروه‌های وابسته به آن برای تاسیس دوباره‌ی امارت اسلامی در افغانستان می‌کوشند.

۱۳۹۴ تیر ۵, جمعه

یک پولیس سه همکار خود را در فراه کشت

 

یک پولیس سه همکار خود را در فراه کشت

قدیر شاهین - هرات
مقامات محلی در ولایت فراه در غرب کشور می گویند که یک پولیس ملی در یک پوسته امنیتی این ولایت به طرف همکاران خود تیراندازی کرده و سه پولیس را کشته است.


حمله پولیس و اردوی ملی به همکاران شان که به حمله خودی مسمی شده در یک سال اخیر نسبت به سال های گذشته کاهش یافته است، اما هنوز این این حملات هر از گاهی از نیروهای امینیتی قربانی می گیرد


اقبال باهر، قوماندان امنیه ولایت فراه می گوید که این رویداد پنجشبنه شب، در منطقه فراه رود این ولایت رخ داده است.
آقای باهر گفت که مهاجم توانسته از منطقه فرار کند و مقدار سلاح و مهمات پوسته را نیز با خود برده است.
گروه طالبان با انتشار اعلامیه ای مسوولیت این حمله را به عهده گرفته و گفته که حمله توسط شخصی به نام میرآغا از افراد نفوذی این گروه صورت گرفته است.
طالبان مدعی شده که حمله حوالی ساعت یازده نیمه شب صورت گرفته و در آن به شمول قوماندان پوسته چهار پولیس کشته شده اند.
این پوسته در یک کیلومتری مرکز ولایت فراه و در شاهراه قندهار – هرات مستقر است.
در اعلامیه این گروه آمده است که این پوسته قبل از حمله از سوی دیگر طالبان محاصره شده بود.
قوماندان امنیه ولایت فراه می گوید که مهاجم، ماموران پولیس را در هنگام خواب هدف تیراندازی قرار داده است.
پیشتر نیز سه پولیس از سوی یک همکار شان در ولایت فراه کشته شدند.
حمله پولیس و اردوی ملی به همکاران شان که به حمله خودی مسمی شده در یک سال اخیر نسبت به سال های گذشته کاهش یافته است، اما هنوز این این حملات هر از گاهی از نیروهای امینیتی قربانی می گیرد

۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه



حکومت "وحدت مولی" دست به خودکشی می زند
  
Kabul Press Foto.

برخورد استبدادی با پیلوت جوان، ورزیده و با غرور افغانستان "رحمان رحمانی" از سوی مقامات وزارت دفاع نشان میدهد که در این حکومت دیگر جایی برای خدمت گذاران وطن وجود ندارد.
کم کم باید متیقن شد که عمر حکومت پوشالی "وحدت مولی" به آخر رسیده است و این حکومت فاسد و پوشالی در حال سقوط است و آخرین نفس هایش را میکشد.


دخترک هشت ساله‌ قربانی وکلای پارلمان شد

Afghanistan My Passions Foto.

صایمه، دخترک ۸ ساله که در حمله تروریستی به پارلمان جانش را از دست داد، صبح با لبخندی از خانه بیرون رفت و نزدیک ظهر تبدیل به جسدی سوخته شد.
آهای خانم وکیل، آقای وکیل! می شنوید؟

سکوتتان در این مورد دردآور است. درست است صایمه، نقشی در نجات جان شریف شما نداشته است اما صایمه قربانی حضور شما در آن سالن مجلل و پشت دیوارها و کمربندهای امنیتی است. حالا وقت آن است که فقط به دیدن خانواده اش بروی، دست در جیب مبارکت نکن و پولی به خانواده اش نده. بدون شک عزت نفس خانواده اش اجازه نخواهد داد که شیرینی حضور دختری که امروز ندارد را با بسته های یک هزاری و صد دالری تو بدل کند. غرورشان را با نگاه ترحم آمیزتان به تاراج نبرید. فقط به دیدنشان برو. بدون شک لباس مکتب او، مقدس تر از لباس وکالت تو بود، به خصوص وقتی که از بعضی لباس های وکالت، بوی قاچاق انسان و مواد مخدر و خرید و فروش خانه ملت به استشمام می رسید.

۱۳۹۴ تیر ۳, چهارشنبه


تبعیض و تعصب علیه اقوام هزاره پایان نیافت

چهار شنبه 24 ژوئن 2015بوسيله‌ى محمد عوض نبی زاده
حکومتهای افغانستان از بدو تأسیس توسط احمد شاه ابدالی بر اساس ماهیت قومی وتبعیض بنا یافت و حکومت های خاندانی تکقومی دیگر, تبارهای قومی و بخصوص اقوام هزاره را از قدرت دور نگهداشته و در انزوا سیاسی قرارداد که امیرعبدالرحمن جلاد با تکفیر هزاره ها ,ملاهای درباری سنی مذهب راعلیه انها بسیج و جنگ با هزاره ها را جنگ کفر واسلام خواند، اوبا استفاده ی ابزاری ازمذهب ,هویت قومی هزاره ها را به شیعه تبدیل وبه واسطه آن توانست از تبارز هویت واحد قومی هزاره ها جلوگیری و زمینه ی سرکوب تاریخی و ساختاری هزاره هارا فراهم نماید؛ جامعه هزاره به نام مذهب از هم جدا ومیان هزاره های سنی، اسماعلیه و شیعه روحیه ای بدبینی را ایجاد که در گذر زمان حافظه ی جمعی میان هزاره ها به باد فراموشی سپرده شد ند .
خوشبختانه درین اواخرهزاره های سنی حرکت احیاگری هویت شان را آغاز تا هویت اصیل خود را زنده نمایند.از سوی دیگر هزاره‌ها ، در طول تاریخ با مشکلات درون قومی مواجه و کسانی در داخل جامعه هزاره بودند که زمینه را برای تاراج انها مساعد واین قوم را از درون با چالشها روبرو ساخته و می سازد.تاریخ به یاد دارد که چگونه هزاره‌ها به خاطر منافع چند شخص قربانی شده و مورد خشم حاکمان مستبد قرار گرفت. در زمان عبدالرحمان ستمگر کسانی بودند که به خاطر خوش خدمتی به امیر، پیشاپیش لشکر عبدالرحمان به سوی هزارجات شتافته و لشکر خصم امیر را به هزاره جات راهنمایی کردند. باورهای سنتی و استفاده از احساسات پاک عوام وسوء استفاده از باورهای مذهبی مردم به خاطر تاراج داشته‌های هزاره‌ها واقعیت‌های تلخ تاریخیِ افغانستان است .
هزاره ها در مبارزه علیه باورهای سنتی و جهل عوام تا هنوز قربانی داده وستم‌های بی شماری برهزاره‌ها روا داشته شده است، هزاره‌ها در افغانستان رنجِ فروش به عنوان برده را در بازار‌های برده فروشی به دوش کشیده وقتل عام و نسل کشی ورنج زندانی شدن در زندان طبیعت و تحمیل گرسنگی و زندگی در سایه مرگ را به جان خریده است. جامعه هزاره نیاز به هوشیاری داردتا با یک نگاه گذرا به گذشته سیاه شان متوجه مشکلات درونی در میان جامعه هزاره شوند. زندگی هزاره‌ها در سایه توهم و فریب توسط نوکران خارجی‌ و بد خواهان ، هنوز هم از هزاره‍‌ ها قربانی می‌گیرد.اگرچه لشکر کشی شوروی پشین و مداخله ی نظامی ناتو در افغانستان در تاریخ کشور ما تجاوزو اشغال‌گری شمرده می‌شوند ولی پیامدهای مثبتی هم برای جامعه‌ی مان داشته که ، یکی از این تبعات، سهیم شدن اقوام گوناگون رانده شده از قدرت در نظام سیاسی کشور و پایان ستم‌گری‌های ملی و قومی می‌باشد.
زیرا پیش ازآن ، قدرت و ثروت در انحصار یک خانواده وقبیله ی ویژه‌ بود ، اما باامدن نیروهای شوروی پیشین و بعدا ناتو این مرزبندی‌های خیالی درهم شکسته شد و عملاً فرایند هویت‌یابی وسرآغاز نافرمانی اقوام و حق‌خواهی آنان فراهم و افسانه وطلسم استبدادی خاندان ال یحیی نابود و موجب از هم‌پاشی انحصار گرائی خاندانی تکقومی واستعمار داخلی گردید. در طی مدت چند دهه جنگ , اقوام رانده شده از قدرت ، هنگامی که به اسلحه دسترسی پیدا نمودند، در برابر همه‌ی زورگویی‌های داخلی «نه» گفته و نشان دادند که از جمله ساکنان این سرزمین بوده و از حقوق برابر با سایر شهروندان برخوردارند.هزاره‌ها یکی از قدیمی ترین ساکنانِ این سرزمین و مانند سایر اقوام در افتخارات تاریخی این کشورسهمِ داشته که تاریخ افغانستان مملو از جان فشانی‌هزاره‌ها برای سربلندی این خاک است .
سهمِ هزاره‌ها برای حفظ هویت تاریخی افغانستان کمتر از هیچ قومی نبوده اما سهم آن از حکومت در طول تاریخ بسیار اندک ویا بشکل سمبولیک با حضور تشریفاتی چند چهره ی هزاره در حکومتهای گوناگون خلاصه میشده است وغالبا هزاره هامورد خشم و تبعیض حاکمان وابسته به اقوام داعیه دار قدرت در افغانستان قرار گرفته و میگیرند زیرا تاهنوز هزاره ها در ساختار وبدنه اصلی قدرت به تناسب شعاع وجودی شان در همه ی ادارات مرکزی ومحلی حضور نداشته و در تصمیگیریهای کلان کشوری غایب اند . گرچه فصل مقاومت هزاره‌ها که با خون رنگین و با مبارزه ادامه پیدا کرد که شهید مزاری به خاطر احیای هویت هزاره‌ها ، دست به یک حرکت هوشیارانه ی سیاسی زد او با طرح مشارکت سیاسی و تکیه بر اصل انتخابات و تقسیم قدرت براساس شعاع وجودیِ اقوام ، فصلی نوی در تاریخ افغانستان گشود.
او میگفت هزاره، به هزاره حاشیه ای ومرکزی، یا اصیل و غیر اصیل قابل تقیسم نیست؛ هرگروه یا فردی که با چنین رویکرد به هزاره ها ببیند بر خود و هزاره ها جفا رواداشته است.گرچه حالا ، اقوام هزاره در معادلات سیاسی افغانستان به یک وزنه‌ ی سیاسی تبدیل گردیده ، ولی تبعیض وتعصب علیه اقوام هزاره پایان نیافته است . اما هزاره ها مردان نامی چون شهید عبدالعلی مزاری را در دامنش پروراندکه حقوق هزاره ها را در سطح ملی و جهانی با صدای رسا عدالت خواهانه مطرح نمود. شهید مزاری هیچ گاهی در مقابل خطرات داخلی خاموش نه نشست و همواره برای جلوگیری از هم پاشیدگی‌های درونی هزاره‌ها تلاش کرد. اکنون نیز هزاره‌ها با چالش ازهم پاشیدگی درونی مواجه است.
دراین روز‌ها تلاش‌ برای احیای سنت هزاره ستیزی در هم پیمانی با مخالفان داخلی پیمان حذف هزاره ها جان می‌گیرد.حالا تکرار اشتباه تاریخیِ یک قرن فرصت را از هزاره‌ها خواهد گرفت. دوران حاضر یکی از تلخ ترین دوران از همپاشیدگی جامعه هزاره است که بدبختانه تا به امروز آثار شوم و زیانبار انرا ، در نفاق و شکاف اجتماعی این مردم میتوان مشاهده کرد؛ و هنوز هم این جامعه نتوانسته از هولوکاست ۶۲٪ عبرت بگیرد، پس باید علی الرغم تفاوت ها ، در کنار همدیگر با وحدت و اتحاد کوشش نمود وبعنوان یک خانواده سعادتمند واحد، بدور از ترس از دشمن امروز و فردا، زندگی مقتدرانه ی را به پیش برد. هزاره ها باید با احترام به تفکر سیاسی و مذهبی همدیگر، زمینه ی همپذیری ، مثلث مذهبی جامعه ی خویش را به رسمیت بشناسندوبا داشتن ( قومیت و تاریخ) مشترک راه را برای ( همدلی) با هویت واحد، بقا و دوام خویش را در آینده تاریخ تضمین نمایند؛
قابل پیش بینی است که جنگ داعش، طالب، مجاهد و حکومت، به زودی شتاب می گیرد ، چون حکومت کابل کشمکش درصحنه اداره محلی بامیان، را به طور مستقیم رهبری وهزاره ها رابرسرهیچ، مصروف می سازند که بستر طبیعی زیست خود را داوطلبانه هزاره ها به تکتازی های داعشی و طالبی بسپارند. این وضع نشان میدهد که انحطاط سیاسی درمیان هزاره ها درحال ظهور است. هزاره‌های بدبخت قربانی باورهای غلط خود‌اند. در جریان درگیری‌های سیاسی افغانستان، هزاره‌ جات به منطقه‌یِ کشتار بدل شده وگروگان‌گیری در جاغوری جریان داشته ومسافران هزاره د در راه غزنی و جاغوری اسیر می‌شوند، ولی هزاره‌ها حاضرند تمام هستی خود را در پای ایدئولوژی (شیعه‌گری) فدا کند، اما برای خود کوچک‌ترین کاری نکنند.
ارسال چادر از سوی زنان جاغوری به اقایون داکتر غنی و داکتر عبدالله معنایش همین است که شما دو مدعی مردانگی و حکومت داری با وضع وخیم امنیت راههای کشور که حتی ناموس مردم تان در امان نیست نباید ادعای مردی و مردانگی داشته باشید. این کنش زنان جاغوری نشانگر ژرفای بحرانی است که زنان و خواهران جاغوری دست به چنین ابتکاری زده اند, در فرهنگ افغانستانی کنایه ی است به سران حکومت کابل که ای نا جوانمردان ناکارآمد حتی از ناموس مردم تان حفاظت نمیتوانید . متاسفانه دو روز بعداز گروگان گیری دو زن ودومرد جاغوری ,مردم بهسود شاهد تهاجم و فجایع کوچیان در بهسود و سوزاندن قریه جات در این ولسوالی بودند اگر بازهم دولت در برابر این قبیل حوادث از خود واکنش مناسب نشان ندهند, به زودی ما شاهد حوادث تلخ تر از این خواهیم بود.

۱۳۹۴ تیر ۲, سه‌شنبه

نامه مهاجران افغان در اندونیزیا به رییس‌جمهور غنی

نامه مهاجران افغان در اندونیزیا به رییس‌جمهور غنی


روزنامه هشت صبح

این نامه‌ از سوی تعدادی از مهاجر افغانی در اندونیزیا نوشته شده که تنها به بیان برخی از مشکلات و آلام این مهاجران و بی‌مسوولیتی مسوولان و وجود هزاران مهاجر افغان می‌پردازد.
آقای رییس‌جمهور! هرچند مهاجرت همیشه در تاریخ بشریت وجود داشته و یکی از ویژگی‌های شاخص و اجتناب‌ناپذیر حیات بین‌المللی بوده است و مشکلات طبیعی و گاه فوق طبیعی را به همراه داشته است، اما آنچه امروزه بر مهاجران افغانستان می‌گذرد، حقارت ذلت‌بار و
غیرانسانی است. پناهجویانی که به علت ادامه جنگ، ناامنی، تبعیض و خشونت‌های لجام‌گسیخته در کشور، راهی دیار غربت شده‌اند، از خون و خشونت به تنگ آمده‌اند و مجبور شده‌اند راه‌های پر‌خوف و خطری را در پیش گیرند.

پارلمان افغانستان، مکان امن برای جنایت و فساد




پارلمان افغانستان، مکان امن برای جنایت و فساد


نویسنده: کاوه عزم
پارلمان افغانستان، مکان امن برای جنایت و فساد




این روزها، مثل اینکه تمام مشکلات کشنده افغانستان حل گردیده و تنها هم و غم مردم ما را انتخابات پارلمانی می‌سازد، دولت و تمامی رسانه‌ها به‌مثابه تیکه‌داران مشغله‌زای شعور عامه به‌گونه‌ی منحرف کننده‌اش مشروعیت یا عدم مشروعیت پارلمان بعد از اول سرطان را به سرخط اخبار شان مبدل کرده اند.
حکومت کابل فراموش کرده است !!!





Kabul Press Foto.
نام پدر این دو کودک جان علی 
بود جان علی افسر زون ۲۰۲ شمشاد در کابل بود .وی در سال 2011 میلادی، همراه با همکارش سمیع الله، با گذاشتن از جان خود، مانع از عملیات انتحاری در کابل شده بودند. عملیاتی که اگر جان علی و همکارش سمیع الله مانع از آن نمی شدند، جان ده ها تن از غیر نظامیان را می گرفت. حکومت کابل جان علی و خانواده ی او و سمیع الله و خانواده ی او را فراموش کرده است.


G

نمــاینده‎ گــان مجــلس: در حمــلۀ دیــروز کســانی از درون دولت دست داشــتند.

نوشته شده توسط هارون مجیدی   

نمــاینده‎ گــان مجــلس: در حمــلۀ دیــروز کســانی از درون دولت دست داشــتند.سه شنبه ۲ سرطان ۱۳۹۴
نماینده‎گان مجلس باور دارند که حلقاتی در درون دولت در سازمان‎دهی و رهنمایی تروریستان برای حمله به مقر شورای ملی دست داشته‌اند.
نماینده‏گان مجلس همچنان می‎گویند که ارگان‌های کشفی و امنیتی از برنامۀ تروریستان برای هدف قرار دادن شورای ملی آگاهی داشتند، اما در جلوگیری از این حمله ناکام ماندند.
به گفتۀ آنان، در پس حملۀ دیروزی بر ساختمان شورای ملی دستان کلانی در درون دولت وجود داشته که باید شناسایی شوند.

دولت و وضعیت آشفته اجتماعی و سیاسی


 


در روزهاي اخير وضعيت کشور به شدت بحراني گرديده است. اگر شرايط کشور را از داخل و خارج مورد ارزيابي قرار دهيم افغانستان به سرزميني رها و بي صاحبي مي ماند که در آنجا همه کس، به ويژه رانده شدگان از سرزمين هاي ديگر در آن مطابق به ميل و خواهش خويش جولان مي دهند. اگر ساختاري بنام حکومت وحدت وجود دارد اين ساختار فقط يک موضوع و يا توافق سمبليک است. هيچگونه نشانه و اراده اي واقعي و اثر گذار از آن را شاهد نمي باشيم. اين ادعا را مي توان با ياد آوري ده ها نمونه و مثال ثابت نمود و به آن استناد ورزيد.
نخستين و سنگ زيرين هر نظام و جامعه اي امنيت است. مفهوم اساسي «نظام» بصورت طبيعي مسئله امنيت را تداعي مي نمايد. اما متاسفانه در افغانستان نه بصورت واقعي نظامي وجود دارد و نه مردم آن در هيچ زمينه اي از امنيت لازم برخوردار نمي باشند. اگر اين سرزمين داراي نظامي باشد در مرحله نخست بايستي مرزهاي آن داراي دروازه و کنترل باشد. در جهان امروز کشور هاي با ثبات سرمايه گذاري هاي هنگفتي را براي کنترل مرزهاي خويش مي نمايند. بدون کنترل مرزها تامين امنيت ادعاي بيهوده و فريبنده است. اما در افغانستان حداقل در روزهاي اخير روزانه بيش از ده ها موتر حامل سرنشينان اتباع خارجي بدون داشتن اسناد عبوري معتبر از بيرون مرز ها وارد کشور گرديده و در داخل کشور از يک نقطه به نقطه ديگر جا بجا مي گردند. با وجود ده ها هزار نيروي امنيتي و نظامي هيچ نهادي ناظر به ورود و تردد هاي افراد اتباع بيگانه در کشور به صورت گروهي نيستند. حتا کوچکترين سوال و کنترل نسبت به آنان صورت نمي گيرد. در سايه چنين وضعيت و عدم کنترل از سوي حکومت و نيروهاي امنيتي و نظامي شاهديم هزاران تروريست چچني و ازبکستاني و تا جکستاني از بيرون مرزها سازماندهي شده و به نقاط مختلف کشور اعزام مي گردند تا غايله و ناامني خلق کنند. اگر مسئولين امنيتي و نظامي مدعي هستند که مرزهاي کشور را کنترل مي کنند و در داخل کشور نيز بر اوضاع مسلط هستند بايد پاسخ دهند که اين تروريستان چگونه و با حمايت کدام شخص و نهادي وارد کشور گرديده و جا بجا مي گردند؟
حمله بر پارلمان کشور در روز گذشته نشانه ديگري از نبود نظم و اعتماد در اردوگاه حکومت مي باشد. حمله بر پارلمان کشور در حالي صورت گرفت که موتر انتحاري قبل از قبل توسط کساني در نقطه اي جابجاگرديده و وارد گرديده بود که حتا نمايندگان نيز قادر نبودند در آن نقطه موتر خويش را توقف دهند! حال بايد پرسيده شود که نيروهاي امنيتي کشور چگونه از ستون سوم و اساسي نظام کشور يعني قوه مقننه در مقابل دشمنان و تروريستان محافظت و دفاع مي نمايند که موتر انتحاري پيشاپيش در داخل محوطه و ساختمان پارلمان جابجا مي گردد؟ رويداد ديروز در پارلمان در حالي به وقوع پيوست که پيش از آن نيز اعضاي مجلس نمايندگان نسبت به احتمال حمله تروريستي هشدار داده بودند.
حال تصور نماييد که در چنين شرايط حساس و تعيين کننده که مخالفين مسلح از هر سوي براي سقوط دادن نظام و دامن زدن به آشوب و ناامني شبانه روزي تلاش مي کنند حکومتي که خود را وحدت ملي مي خواند فاقد وزيردفاع مي باشد. نبود وزير دفاع نه بخاطر رعايت مصالح و شايستگي بلکه بخاطر تضاد منافع قومي و شخصي سران حکومت وحدت ملي مي باشد. پس از ماه ها و پس از اعتراض هاي بسيار سرانجام حکومت فردي غيرنظامي را به عنوان وزير دفاع نامزد ساخت و تصميم گرفت که روز گذشته براي مجلس نمايندگان معرفي نمايد ؛ اما در حال ورود وي به داخل تالار حمله طالبان بر پارلمان بوقوع پيوست و جلسه به هم خورد.
بي برنامگي و سرگرداني حکومت در مقابله با تروريستان و دشمنان نيز کاملا مشخص است. مخالفان مسلح ماه هاست که براي ناامن ساختن ولايات شمال کشور برنامه ريزي مي نمايد اما مسئولان حکومتي خود را به خواب زده اند. جالب است که مشاور ارشد امنيت ملي رئيس جمهور براي بدست آوردن امتيازهاي مالي و سياسي از همسايگان حضور تروريست ها را توجيه نموده و مدعي مي گردد که هدف آنان فقط کشورهاي آسياي ميانه است؟ حال آنکه وي بعنوان مشاور ارشد امنيت ملي بايستي نسبت به سرکوب حرکت هاي مشکوک و مغاير با منافع و امنيت ملي و تامين امنيت شهروندان بايد اتخاذ موضع نموده و رهنمودهاي عملي را ارائه دهد. طالبان هم اکنونبه دنبال سقوط ولسوالي هاي چهاردره و دشت ارچي ولايت قندوز، عمليات گسترده اي را براي تصرف ولسوالي خواجه غار ولايت تخار راه اندازي کرده اند. اگر اين غفلت و بي توجهي و مقطع نگري مقام هاي حکومتي در دفع حملات مخالفين مسلح ادامه يابد به زودي بايد شاهد سقوط ولايت قندوز و احتمالا تخار و بدخشان نيز باشيم. وضعيت اکنون در آن مناطق به شدت بحراني و فاجعه بار است. چنانچه ولسوال خواجه غار تاکيد نمود که در صورت عدم توجه حکومت مرکزي احتمال سقوط اين ولسوالي نيز وجود دارد.به گفته وي؛ با آغاز درگيري ميان نيروهاي امنيتي و مخالفان مسلح در پل مومن بيش از 20 هزار باشنده ولسوالي خواجه غار از ترس سقوط اين ولسوالي مجبور به ترک خانه هاي شان شده اند.
آشفتگي و بي برنامگي حکومت فقط در دايره امنيت و مقابله با تروريسم خلاصه نمي گردد. متاسفانه در ساير عرصه ها وضعيت از اين فاجعه بارتر است. بطور نمونه مسئله انتخابات يکي از مسايل ملي و تعيين کننده نظام سياسي دانسته مي شود . اما تاکنون در ارتباط با فراهم ساختن برگزاري انتخابات پارلماني هيچگونه اقدامي صورت نگرفته و بلکه حکومت با آن با بي تفاوتي کامل برخورد مي نمايد. به باور تحليل گران سياسي رهبران حکومت وحدت ملي هيچ اراده اي براي آوردن اصلاحات انتخاباتي و برگزاري انتخابات شفاف ندارند، زيرا تاکنون مردم افغانستان شاهد هيچ نوع عملکرد جدي از سوي آنان براي اصلاح نظام انتخاباتي نبوده اند. به همين جهت کمک ها و حمايت هاي مالي کشورهاي خارجي براي انتخابات قطع گرديده است. به همين دليل چندي قبل فرانس مايکل ميلبن؛ سفير اتحاديه اروپا در افغانستان اعلام کرد که پس از آغاز کار کميسيون اصلاحات انتخاباتي، کمک هاي مالي جامعه‌ جهاني براي انتخابات افغانستان از سرگرفته خواهد شد.همچنين نماينده سازمان ملل و کشورهاي امريکا و‌ بريتانيا بر اصل اصلاحات نظام انتخاباتي در افغانستان تاکيد کرده گفته اند که کمک هاي آنان بر اصل اصلاحات نظام انتخاباتي ادامه خواهد يافت. هم چنين بايد گفت که ايجاد کميسيون اصلاح نظام انتخاباتي يکي از موارد مهم توافق نامه ي سياسي تشکيل حکومت وحدت ملي است،اما با گذشت چندين ماه تاکنون اين کميسيون ايجاد نشده است و هيچ اراده اي نيز براي ايجاد مشاهده نمي شود.
آنچه در سطور فوق يادآوري گرديد فقط بخشي از وضعيت و شرايط ناگواري است که نشان از سوء مديريت و ناتواني رهبران حکومت وحدت ملي را نشان مي دهد. حکومتي که بجاي آنکه فکر و چاره اي براي اوضاع آشفته کشور بنمايند و به زندگي مردم سامان ببخشند خود شان در ورطه سردرگمي و بي برنامگي مطلق قرار گرفته اند. آيا با چنين وضعيتي منطقي خواهد بود که معجزه اي يا تدبيري را اميد ببريم؟


۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

تبعیض وتعصب علیه اقوام هزاره پایان نیافت



تبعیض وتعصب علیه اقوام هزاره پایان نیافت

محمد عوض نبی زادهNabi-zade

حکومتهای افغانستان از بدو تأسیس توسط احمد شاه ابدالی بر اساس ماهیت قومی وتبعیض بنا یافت و حکومت های خاندانی تکقومی دیگر, تبارهای قومی و بخصوص اقوام هزاره را از قدرت دور نگهداشته و در انزوا سیاسی قرارداد که امیرعبدالرحمن جلاد با تکفیر هزاره ها ,ملاهای درباری سنی مذهب راعلیه انها بسیج و جنگ با هزاره ها را جنگ کفر واسلام خواند، اوبا استفاده ی ابزاری ازمذهب ,هویت قومی هزاره ها را به شیعه تبدیل وبه واسطه آن توانست از تبارز هویت واحد قومی هزاره ها جلوگیری و زمینه ی سرکوب تاریخی و ساختاری هزاره هارا فراهم نماید؛ جامعه هزاره به نام مذهب از هم جدا ومیان هزاره های سنی، اسماعلیه و شیعه روحیه ای بدبینی را ایجاد که در گذر زمان حافظه ی جمعی میان هزاره ها به باد فراموشی سپرده شد ند .

پارلمان افغانستان



پارلمان افغانستان یا طویله ی گاوان




راویان مأثورات و قصه گویان حیوانات چنین حکایت کنند: در روز گاران کهن، سرزمینی بود افغان ستان نام و خسته از جنگ و معروق از عرق شرم نیرنگ و ننگ که ساکنانش آه نداشتند تا با ناله سوداکنند. تنپوششان ترس از هجوم حیوانات کوتاه گوش بی موی و بدون شاخ و دم بودند و شبهای شان هراسناک تر از گور کافران و روز شان بی فروغ تر از چشم بخیلان بودند.
القصه، روزی فرشته ی سعادت بر این کشور گذری و نظری افتاد. حال شان که چنان بدید آه سردی از دل برکشید ودانه اشکی بر زمین سوخته افغان ستان بریخت وخود چون خیالی بگذشت.
آن دانه اشک به گل نشست و میوه ی داد که هر کسی از آن می خورد، در جانش«دموکراسی» بر می داد و باغ جانش پر از اشجار ناهنجار« سکولاریسم« می شد و« الحاد» از شاخه هایش بالا می رفت تا فرشته ی گریز پای را حلقوم بدرند و «پایان تاریخ»را اعلام دارند تا شکست« گفت وگوی تمدن هارا» اعلام دارند و به «جنگ تمدن ها» نمره ۲۰ بخشایند.
«آری ای برادر این چنین بود» که در یک صبح دم وقتی مردم آن سرزمین از خواب برخواستند، آسمان شهررا با رنگ دیگر دیدند و قصه تا زه بشنید: قصه ی بنام کاکا کرزی و جرج بوش بی پدر و لشکرکشی بی حد وحصر.
گویند کاکا کرزی در گذشته های بسیار دور در قبیله ی بیابان گرد شتر چران به دنیا آمده بوده و پدری داشته بنام عبدالاحد کرزی که از متنفذان قوم پوپلزی و معاون رییس پارلمان افغانستان در سال‌های دهه شصت میلادی و دارای دو حرم سرا بود و با یک کرور اولاد و نوه و نبره و نتیجه.
از میان فرزندان بزرگ پوپلزی، حامد نامی، سخت شیطون بلا و بازیگوشِ گریز پا و عاشق بازیگران سمین اندام هندوستان کشور هزار رنگ و خزیشگاه افسانه ها و تفرجگاه خدایان رنگ رنگ بود.
این عشق حامد بازیگوشِ گریز پارا به دیار فیلان کشاند و تفرجگاهان خدایان، حامد را خوش آمد و رحل اقامت در افکند و سومنات وگنگستان و تاج محل را زائر شایق بود و عاشق غریق و در جستجوی رفیق شفیق.
قضا را چنان رقم خورد که روزی از روز گاران در یکی از سومنات، حامد با زائیری سومنات آشنا شود که از کشور هزار ایالت و نامش جرج بوش پدر بود و سینه ی آتشین داشت و قلب پرکین.
جرج وحامد، عقد اخوت بستند و رفیق شفیق شدند و دیار سومنات را به قصد زیارت معبد سفید در آن لنگه ی دنیا ترک کردند
روزی جرج پدر به حامد گفت می خواهم تورا پاد شاه کنم نظرت چیست؟
حامد گفت: شوخی بی مزه ی بود .

۱۳۹۴ خرداد ۳۰, شنبه

افغانستان:‌ بهشت مافیای مواد مخدر، جهنم جوانان معتاد




افغانستان:‌ بهشت مافیای مواد مخدر، جهنم جوانان معتاد



وضعیت ابتر و دردآور جوانان معتاد افغان و چهره های خسته و پژمرده آنان انسان را وحشت زده می‌سازد. گروه گروه جوانان در کنار جاده‌ای موسوم به کوته سنگی در کابل دور هم جمع شده و سرگرم استفاده از مواد مخدر هستند. این تنها هیروئین است که می‌تواند غم و درد این جوانان رانده شده از اجتماع را تسکین بخشد و لحظه‌ای از بدبختی های زندگی خود را فراموش کنند!

فرید جوان حدود ٢٨ ساله درحالیکه با سورنج کهنه و چرکین مصروف تزریق هیروئین به رگ هایش بود اشک می‌ریخت، لعنت برغنی وعبدالله می‌فرستاد و پیاپی صدا می‌زد که عامل بدبختی زندگی‌اش رییس جمهور افغانستان است.
علی جوان دیگریست که نشئه هیروئین او را بیهوش ساخته و بر زمین افتاده است. با کمک مردم محل توانستم او را از زمین بلند کنم تا در یک گوشه دیوار کنار دریای گندیده زیر پل سوخته در غرب کابل آرام بگیرد. علی که به مشکل قادر بود چشمانش را باز کند وقتی متوجه کمره عکاسی شد رویش را با دستانش پنهان کرد. وقتی گفتم هدفم کمک به توست اجازه داد از او عکس بگیرم. علی زمانی مالک عکاسخانه‌‌ی مشهور به نام ساحل در غرب کابل بود. او می‌گوید فن عکاسی را در ایران آموخته و سالها در این رشته کار کرده است. علی به جرم افغان بودن از سوی پولیس ایران بارها شکنجه شده و مورد لت و کوب قرار گرفته. او می‌گوید زمانیکه در ایران بود به مواد مخدر روی آورد و در نهایت اعتیاد تحفه بزرگ دولت آخندی ایران برای اوهمین مرگ تدریجی بود که پس از رد مرز شدن بوسیله پولیس ایران آنرا با خود به افغانستان آورد. علی آرزو دارد تداوی شود و به زندگی عادی برگردد.

۱۳۹۴ خرداد ۲۹, جمعه

وعده ‎های چُست و کارهای سُستِ حکومت


وعده‎های چُست و کارهای سُستِ حکومت







وعده‎های چُست و کارهای سُستِ حکومت
 


رئیس جمهور غنی پیش از انتخابات وعده های بزرگی را به مردم داده بود از جمله: ایجاد یک وزارت برای جوانان، مبارزه با خشونت علیه زن، عدم تشکیل حکومت ایتلافی، سهامی نساختن حکومت، جلوگیری از غصب زمین و مهار زورمندان محلی، حاکمیت قانون، مبارزه با فساد اداری، فقرزدایی، ایجاد اشتغال برای جوانان، شایسته سالاری، توزیع تذکره‎های برقی، اصلاح نظام انتخابات، پیگیری قضیه کابل بانک...

  




حدود یکسال از عمرِ حکومت وحدت ملی می‎گذرد اما تا هنوز وعده های داده شده به مردم عملی نشده است. رئیس جمهور غنی پیش از انتخابات وعده های بزرگی را به مردم داده بود از جمله: ایجاد یک وزارت برای جوانان، مبارزه با خشونت علیه زن، عدم تشکیل حکومت ایتلافی، سهامی نساختن حکومت، جلوگیری از غصب زمین و مهار زورمندان محلی، حاکمیت قانون، مبارزه با فساد اداری، فقرزدایی، ایجاد اشتغال برای جوانان، شایسته سالاری، توزیع تذکره‎های برقی، اصلاح نظام انتخابات، پیگیری قضیه کابل بانک، ایجاد چندین ولسوالی و ولایت در کشور، تامین امنیت و ... که هیچ یک از این وعده ها عملی نشده است. هم‎چنان ایشان وعده کرده بود که در طی شش ماه برای معلمان زمین می‎دهم، جلو قاچاق را می‎گیرم، از تجارت سنگ‎های قیمتی به دیگر کشورها جلوگیری می‎کنم و خودِ رئیس جمهور می‎گفت اگر این وعده هارا عملی نکردم خود مردم باید مرا از وظیفه ام برکنار کند. اگر کاغذِ کارم سفید بود و اگر کابینه را در طول دو هفته بعد از تشکیل حکومت تشکیل ندادم، ناکامم کنید. اما فعلن حدود یکسال از دوره کاری وی می‎گذرد ولی هیچ کدام این وعده ها عملی نشده است. آقای سرور دانش معاون دوم رییس جمهور که به عنوان نماینده خاص رییس جمهور روز جمعه در جشن فرهنگی سارک در بامیان شرکت کرده بود، وعده تطبق حدود 80 پروژه توسعوی را برای مردم این ولایت داد، وعده ای که بارها از سوی حکومت داده شده ولی هیچ تطبیق و عملی نشده است.  در مجموع عملی نشدن وعده های حکومت، موج گسترده نارضایتی مردم  را به وجود آورده و در پیوند به این موضوع، تعدادی زیادی از معلمان مکاتب در شهر کابل دست از کار کشیده و هزاران دانش آموز از درس بازمانده است. در این بخش به مهمترین ناکامی‎های رئیس جمهور در انجام تعهداتش پرداخته می‎شود.

اعتراض های مردمی


پاسخ حکومت به اعتراض های مردمی چیست؟

پاسخ حکومت به اعتراض های مردمی چیست؟
از زمان شکل گيري حکومت وحدت ملي نااميدي مردم نسبت به کارکرد حکومت کاهش چشم گيري يافته است. اين نااميدي ريشه در رفتار ها و کنش هاي حکومت وحدت ملي و نخبگان در رأس قدرت داشته است. در ذيل سعي مي شود عوامل نارضايتي مردم از حکومت را بررسي نموده و در نهايت، خطر اين نارضايتي براي حکومت را به بررسي بگيريم.
نارضايتي مردم ريشه در عوامل و مسائل ملموس و عيني و تاثير گذار روي زندگي مردم بوده است. يکي از مهمترين عوامل رکود اقتصادي بوده است. از زمان که کارزار هاي انتخاباتي رياست جمهوري آغاز شد. روز به روز، ميزان سرمايه گذاري کاهش يافت. سرمايه ها از کشور خارج شد. بنا به گزارش وزارت ماليه، در حدود يازده ميليارد دالر سرمايه از افغانستان خارج شد. اين مبلغ، به صورت کلي بازار اقتصادي افغانستان را با رکود مواجه ساخت. انتظار مردم اين بود که با روي کار آمدن حکومت جديد، دگرگوني در بازار کار و اقتصاد به وجود آيد. اما، اين مهم تحقق نيافت. بازار همچنان مثل سابق ماند. رکود بازار افغانستان منجر به نارضايتي مردم شد. اما اين نارضايتي به شکل خفته باقي ماند. هيچ گروهي به شکل نمايان نارضايتي خود را بروز ندادند. اما اين نارضايتي خفته در دل مردم در رويداد ها و رخداد هاي که اتفاق افتاد کمک کرد تا مردم نارضايتي خود را بروز دهد.

۱۳۹۴ خرداد ۲۷, چهارشنبه

نقش زنان در پروسه صلح ناديده گرفته نشود
نقش زنان در پروسه صلح ناديده گرفته نشود
الياس ابدالي

 نقش زنان در پروسه صلح ناديده گرفته نشود دفتر نمايندگي سازمان ملل در افغانستان يا يوناما بر نقش پر رنگ زنان افغان در گفتگوهاي صلح تاكيد مي كند. مسوول بخش حقوق بشر يوناما روز چهارشنبه در كنفرانس ملي "راهكار زنان افغان براي صلح در دهه تحول" تاكيد كرد كه يوناما از روند صلح جامع و همه جانبه در افغانستان حمايت مي كند. با گرم شدن روند گفتگو های صلح، نگرانی های زنان افغان نیز نسبت به معامله بر سر دستاوردهای بیش از یک دهه پسین شان هم افزایش یافته است.

۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سه‌شنبه