ظهور داعش زمینههای داخلی هم دارد
حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، در یک گفتگوی تلویزیونی گفته است که گسترش فعالیتهای داعش در برخی از مناطق افغانستان پشتوانه بیرونی دارد. این گفتههای رییسجمهور پیشین، کشف تازه نیست. روشن است که بدون حمایت مالی بیرونی، هیچ جریانی در افغانستان نمیتواند فعالیت کند. همانطوری که طالبان بدون حمایت بیرونی نمیتوانند بجنگند، داعش هم نمیتواند بدون حمایت بیرونی دوام بیاورد. اما ظهور هر گروهی زمینههای داخلی خودش را هم دارد.
این روزها گزارشهایی از گسترش فعالیتهای داعش در شرق کشور منتشر شده است. گزارشها حاکی است که در برخی از روستاهای ننگرهار، جنگجویان طالبان با ستیزهجویان داعش درگیر شدهاند. یک نماینده لغمان در پارلمان میگوید که در این ولایت هم سربازگیری گروه داعش آغاز شده است. داعش یک گروه تروریستی سلفیمسلک است. حضور جنگجویان سلفیمسلک در ولایتهای شرقی، سابقه طولانی دارد.
این روزها گزارشهایی از گسترش فعالیتهای داعش در شرق کشور منتشر شده است. گزارشها حاکی است که در برخی از روستاهای ننگرهار، جنگجویان طالبان با ستیزهجویان داعش درگیر شدهاند. یک نماینده لغمان در پارلمان میگوید که در این ولایت هم سربازگیری گروه داعش آغاز شده است. داعش یک گروه تروریستی سلفیمسلک است. حضور جنگجویان سلفیمسلک در ولایتهای شرقی، سابقه طولانی دارد.
اسناد نشان میدهد که در سالهای جنگ با شوروی، جنگجویان سلفی زیادی در ولایت کنر حضور داشتند. برخی از منابع تندروان گزارش میدهند که در اواخر دهه هشتاد میلادی، یکی از ملاهای تندرو در یکی از درههای ولایت کنر، یک خلافت سلفی اعلام کرده بود. این ملا بعدها کشته شد. یک تارنمای تندرو خبر میدهد که عبدالرحیم مسلمدوست، شخصی که حالا خودش را نماینده داعش در افغانستان میخواند، در دهه هشتاد میلادی از پیروان همین ملای تندرو سلفی بود.
پس از سال ۲۰۰۴ هم، جنگجویان سلفی فعالیتهایشان را در کنر و ننگرهار آغاز کردند. جنگجویان سلفی در صفوف طالبان پاکستانی نیز حضور داشتند. منابع آگاه گزارش میدهند که این جنگجویان از همان آغاز، مورد حمایت عربستان و برخی از شیخهای کشورهای حاشیه خلیج فارس بودند.
روشن است که همین جنگجویان حالا علم داعش را بلند کردهاند. آنان چند دهه است که در ساحه حضور دارند و این حضور خود بستر مساعد برای ظهور داعش فراهم کرده است. در تحلیل پدیده داعش در افغانستان، نباید این زمینههای داخلی را فراموش کرد. مداخله خارجی وقتی موفق میشود که زمینه داخلی وجود داشته باشد. اما اگر چنین زمینهای وجود نداشته باشد، پدیدهای به اسم داعش در هیچ منطقهای ظهور نمیکند. روشن است که سلفیگری در افغانستان، پشتوانه اجتماعی ندارد، اما در این هم تردیدی نیست که گروههای سلفی چند دهه است که در برخی از مناطق افغانستان، از جمله مناطق شرقی و برخی از روستاهای بدخشان فعال هستند و این خود بستر مساعد برای ظهور گروه تندرو داعش است.
نگرانی دیگر در این روزها این است که برخی از کشورها از طالبان برای خنثاسازی فعالیتهای داعش در افغانستان استفاده میکنند. بهنظر میرسد که حکومت ایران، روی این پروژه کار میکند. چندی پیش سفیر ایران در کابل گفت که تهران طالبان را کنترول اطلاعاتی میکند. این نشان میدهد که تهران با طالبان رابطه دارد و از آنان استفاده ابزاری میکند.
اخیرا یکی از روزنامههای چاپ تهران نوشته بود که دیپلوماسی حکومت ایران، طالبان را در برابر داعش قرار داد. یک تحلیلگر نزدیک به طالبان هم چندی پیش نوشته بود که این گروه با برخی از کشورهای آسیای میانه و روسیه تماس گرفته و به این کشورها گفته است که این گروه با داعش مخالف است. اگر این تماسها واقعا صورت گرفته باشد، بعید نیست که روسیه و کشورهای همپیمانش در آسیای میانه هم، از پروژه تقویت طالب در برابر داعش حمایت کنند.
چین هم تماسهایی با طالبان دارد. دو بار هیات طالبان به چین سفر کرد و به احتمال قوی که در این سفرها در مورد ظهور گروه داعش و حمایت برخی از جنگجویان مسلمان چینی از این گروه هم میان دو طرف صحبت شده است. اگر کشورهای منطقه برای آسیب زدن به داعش از طالب استفاده کنند، گروه طالبان، منابع جدید برای تمویل جنگ بهدست میآورد و چشمانداز صلح در افغانستان تاریک میشود.
روشن است که تهدید داعش برای کشورهای منطقه جدی است، اما برای مقابله با این تهدید، حمایت از طالبان جواب نمیدهد. حمایت از طالبان به معنای دوام بیثباتی در افغانستان است. دوام فرایند بیثباتی، امکان رشد هر نوع تهدیدی را فراهم میکند. روش درست و موثر برای مقابله با داعش حمایت از دولت مرکزی و نهادهای دولتی افغانستان است.
کشورهای منطقه باید از نهادهای امنیتی افغانستان حمایت کنند تا قلمرو زیر حاکمیت دولت گسترش یابد و به این ترتیب همه تهدیدها از بین برود. کشورهای منطقه نباید از تقویت نظم دولتی در افغانستان بترسند. گسترش حاکمیت قانون و نظم رسمی و دولتی، برای هیچ کشوری تهدید نیست. تهی شدن روستاها از حاکمیت دولتی تهدید است و سبب تقویت گروههای افراطی میشود. اگر دولت افغانستان به تمام روستاهای فراه، هرات، بدخشان و کندز حاکم باشد، هیچ تهدیدی متوجه کشورهای همسایه نمیشود.
باید میزان همکاریهای امنیتی، تجارتی و اقتصادی میان افغانستان و کشورهای منطقه گسترش یابد تا عرصه برای تروریستهای تنگ شود. حمایت از یک گروه در برابر یک گروه دیگر، روشی است که ناکامی آن اثبات شده است. کشورهای منطقه از تضعیف نهاد دولت در افغانستان ضرر کردهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر