زنان و آینده افغانستان
وقتی نخستین بار در ماه فبروری برای کار به سازمان ناتو وارد افغانستان شدم، با شور و شعف در باره ظرفیت عظیم این کشور و پیشرفت اجتماعی که ظرف ۱۴ سال گذشته صورت گرفته صحبت کردم. شمار کودکانی که به مکاتب میروند افزایش یافته است- از کمتر از یک میلیون در سال ۲۰۰۱ امروزه به بیش از هشت میلیون رسیده است- و همچنان شمار مردمی که به مراقبتهای صحی اساسی دسترسی دارند.
جامعه افغانستان گامهای بلندی برداشته است، اما هنوز راه درازی بهویژه در قسمت حقوق زنان باید طی شود. به تاریخ ۱۹ مارچ، یک زن ۲۷ ساله افغان به نام فرخنده ملکزاده به اشتباه متهم به سوزاندن قرآن در بیرون یک مسجد در قسمت قدیمی کابل شد. جماعتی عمدتا مردانه وی را تا سرحد مرگ لتوکوب کرده و به شکل فجیعی که ۳۰ دقیقه طول کشید، کشتند. آنها وی را از بام به زیر افکندند، با چوب زده و موتر به رویش راندند و بعد بدنش را در ساحل رودخانه کابل سوزاندند. در کل ۴۹ نفر به خاطر قتل فرخنده محکمه شدند که برخی از آنها به دورههای طولانی زندان محکوم شدند. در ماه می چهار نفر بهخاطر این قتل به مرگ محکوم شدند، اما هفته گذشته دادگاه فرجامخواهی آن احکام را رد کرد.
این نوع قتل به بقیه جهان چه میگوید؟ کابل، تختگاه حکومت جدید وحدت ملی، یک توافق شکننده قدرت بین رییسجمهور اشرفغنی و رییس اجرایی عبدالله عبدالله است. این شهر مرکز ناتو و دهها مرکز دیپلوماتیک و صدها سازمان خیریه و غیردولتی و همچنین سازمانهای بشردوستانه مانند کمیته بینالمللی صلیب سرخ است. کابل با توجه به یک چنین حضور بینالمللی باید آخرین مکانی میبود که یک چنین قتل فجیعی در آن رخ میداد.
افغانستان با وجود پیشرفتها، یکی از خطرناکترین مکانها در روی زمین برای زنها بوده است. خشونت علیه زنان در این کشور بسیار زیاد است. چنان که راشده منجو، گزارشدهنده ویژه ملل متحد در باره خشونت بر ضد زنان در نوامبر گذشته در بازدید از افغانستان گفت: «شمار زیادی از زنان و دختران در یک محیط نابرابری عمیق، غیرتوسعهیافته، با سطوح بالای بیسوادی و نبود فرصتهای آموزشی و شغلی زندگی میکنند.»
افزون بر آن «مشکلات طلاق گرفتن، محروم شدن از میراث، ترس جدایی از اطفال در دادگاه و عدم بازگشت به خانه و جوامع همه سبب شدهاند که زنان تصمیم بگیرند این شرایط آزاردهنده را ترک نکنند.»
بهگفته وزارت صحت عامه افغانستان در سال ۲۰۱۳ بیش از ۹۰ درصد خودکشی مربوط به زنان در افغانستان بوده است. بیشتر زنان جوانانی هستند که از آزارهای فزیکی طولانی رنج بردهاند و از رهایی از خشونت، نومید بودهاند.
افراد خوبی در این کشور وجود دارند که برای کمک به دختران و زنان افغان کار میکنند. برای مثال راضیه از بنیاد امید، یک سازمان غیرانتقاعی است که زنان و دختران افغان را از طریق آموزش توانمند میسازد. پروژه مهم این بنیاد مرکز آموزشی زابلی، یک مکتب دخترانه است که آموزش رایگان را برای بیش از ۴۰۰ دانشآموز فراهم میکند. بنیانگذار این مکتب و بنیاد، راضیه جان، افغان تبعه امریکا و یک زن تجارتپیشه و فعال امور بشردوستانه است.
خانم راضیه سال گذشته به مجله روتاری گفت: «یکی از اولین چیزهایی که ما انجام میدهیم آن است که به دختران یاد میدهیم چگونه نام پدرانشان را بنویسند. بعد آنها آن را به خانه میبرند تا به والدین خود نشان دهند. پدرانشان پیش من میآیند و در حالیکه گریه میکنند میگویند: دخترم میتواند نام مرا بنویسد، و من نمیتوانم. این یک لحظه مهم است. من به مردان ثابت کردهام… که این بهترین چیزی است که برای دخترانشان میتواند اتفاق بیفتد تا باسواد شوند.»
نزدیک به چهار دهه بحران این کشور را به باد فنا داده است. از اشغال شوروی در دهه ۱۹۷۰ تا حاکمیت طالبان، تا شورشیانی که از این گروه جدا شده و ادعا دارند که به داعش میپیوندند- جنگ هزینه زیادی بر جامعه افغانستان بهویژه بر زنان و دختران تحمیل کرده است.
هدف اولیه ناتو کمک به شکلگیری و آموزش نیروهای امنیتی افغان است تا بتوانند از خود و شهروندان افغان حفاظت کنند. در مراکز ناتو ما از حفاظت از زنان و همین طور اشتراکشان در حکومت و ارتش افغانستان حمایت میکنیم.
اکثریت زنان نمیتوانند به تنهایی در اینجا کار کنند. آنها اغلب نیاز به اجازه برادران، پدران و شوهرانشان دارند. به این علت ارتباط با مردان افغان برای کمک به آنها برای این که درک کنند چگونه تمام جامعه از فرصتهای بیشتر برای همسران، خواهران و دختران آنها منتفع میشوند، حیاتی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر