۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه

جلریز و ضرورت اصلاحات در قوای امنیتی افغان





جلریز و ضرورت اصلاحات در قوای امنیتی افغان


- سلیم آزاد
معاون دوم رییس‌جمهور غنی در مورد رویداد جلریز گفت که این حادثه کوچکی بود. شاید آقای سرور دانش بنا به طبع مصالحه‌جویانه و سربه‌زیر خود خواست که از اهمیت این قضیه بکاهد ولی در عین حال فراموش کرد که این رخداد نه تنها کوچک نیست بلکه دارای پیامد‌های بسیاری برای حکومت افغانستان است.



همه در رسانه‌های اجتماعی می‌پرسند که چطور رویداد جلریز کوچک بوده می‌تواند. خوب آقای دانش می‌خواست که روحیه عمومی‌ را آرام سازد؛ آنهم با بی‌اهمیت جلوه دادن آن. آخر چطور ممکن است که چند پولیس محلی ۷۲ ساعت بدون هیچ پشتیبانی در برابر طالبان بجنگند و وزارت داخله در ۵۰کیلومتری محل رویداد با بی‌کفایتی تمام قضیه را نظاره کند.
مصاحبه آقای صدیقی، سخنگوی وزارت امور داخله با طلوع نیوز نشان می‌داد که وزارت داخله هیچ نوع توضیحی در ارتباط به این قضیه ندارد. ایشان فقط می‌گفتند که باید تحقیقات کامل شود. اما این اولین بار نیست که پوسته‌های سربازان افغان بدون پشتیبانی مرکز به دست طالبان سقوط می‌کنند و سربازان به‌طور وحشیانه به‌دست نیروهای دشمن شهید می‌شوند. آیا تحقیقات سابق منجر به برکناری قومندانان و صاحب‌منصبان بی‌کفایت در وزارت دفاع و داخله گردید؟ آیا اکنون وزارت‌های دفاع و داخله ترتیبات و تمهیدات لازم جهت جلوگیری از رویداد‌های مشابه را دارند؟

اصلاحات اساسی

جلریز و رخداد‌های مشابه آن از این‌رو کم‌اهمیت نیست که مشکلات اساسی قوای امنیتی افغان را به نمایش می‌گذارد. فساد اداری که این همه مردم از آن شکایت دارند، تنها محدود به محاکم نمی‌گردد. بلکه قبل از همه دامن قوای امنیتی افغان را گرفته است. فساد تنها به معنای حیف‌‌و‌میل منابع مالی نیست بلکه بی‌کفایتی و بی‌توجهی به اصلاحات را نیز در بر می‌گیرد.
به گواه شاهدان عینی، از جمله مقامات عالی دولتی، وزارت داخله در وقت معین از رخداد جلریز و نیاز پولیس محلی به حمایت کابل آگاه شده و حتا وعده‌ی سرعت عمل و همکاری جهت نجات پوسته‌های جلریز نیز داده شده بود. اما مقامات وزارت داخله با وجود آگاهی کاری از پیش برده نتوانستند.
وزارت داخله هیچ توضیحی فعلا ندارد. سخنگوی وزارت داخله که معمولا پای ثابت بحث‌های رسانه‌ها در مورد پولیس ملی است، این بار هیچ حرفی برای گفتن نداشت. اظهارات آقای صدیقی نشان می‌داد که وزارت داخله نمی‌خواهد در حال حاضر هیچ نوع مسوولیتی در قبال این رخداد به دوش بگیرد. طبعا باید این وزارت دست به تحقیقات بزند اما هدف تحقیقات نهایی بیان تمام جزییات رویداد است. ولی این وزارت در حال حاضر باید توضیحات مقدماتی را ارایه بدارد. وقتی معاون رییس اجرایی می‌گوید که با وزارت داخله در تماس شده پس باید مقامات این وزارت اذعان کنند که در جریان موضوع بوده‌اند. آقای صدیقی حتا حاضر به تایید این موضوع نیز نیست. این خود نشان می‌دهد که گویا هر نوع مسوولیت‌گیری و ادای توضیح شاید نقطه پایان بر ماموریت بسیاری از مقامات وزارت داخله، از جمله شخص علومی‌ وزیر باشد.
وزارت داخله با عدم برخورد شفاف با این قضیه بیشتر نشان می‌دهد که در پی پوشاندن چیزی است؛ پوشاندن بی‌کفایتی مقامات دخیل. همه در مورد ارتش و پولیس عراق می‌دانیم. همه آگاه هستیم که چطور ارتش و پولیس به ظاهر آراسته و مجهز در برابر نیروهای مصمم و معدود داعش تاب نیاورد و در زمانی محدود کلان‌ترین شهرهای عراق سقوط کرد. همه کارشناسان باور دارند که فساد و بی‌کفایتی رهبری اردو و پولیس عراق منجر به وضعیت فوق گردیده است. گزارش‌های رسانه‌های داخلی و خارجی حاکی از آن است که مقامات وزارت داخله به‌صورت عمدی چشمان خود را بر روی این رخداد بسته و دست به هیچ عملی نزده است. اگر چنین وضعیت ادامه داشته باشد، به‌خصوص نیروهای امنیتی افغان زیر فشارهای بیشتر این جنگ فرسایشی قرار بگیرند، آیا وقوع مکرر رویداد جلریز و حتا فروپاشی بخشی‌هایی از اردو و پولیس در مناطق جنگی امکان پذیر بوده نمی‌تواند؟

برداشت‌های قومی

بار‌ها در این روزنامه به بی‌کفایتی رسانه‌ای و ارتباطی نهاد‌های دولتی اشاره شده است. کلان‌ترین مشکل دولت این است که نمی‌تواند به‌صورت درست با افکار عامه ارتباط بر قرار کرده و در مورد حوادث توضیح بدهد. در نتیجه یکی از مشکلات این ناتوانی ارتباطی نهاد‌های دولتی پخش اطلاعات متناقض و تفسیرهای متفاوت در یک رویداد است. در حادثه جلریز به‌دلیل عدم شفافیت وزارت داخله و ناتوانی در ارایه توضیحات لازم به افکار عامه زمینه برای تفسیر‌های قومی ‌از رویداد مذکور مساعد شده است.
از آن جایی که تمام کشته‌شدگان این رویداد از قوم هزاره هستند، در شبکه‌های اجتماعی و حتا رسانه‌های چاپی به این تیوری دامن زده شده که پوسته‌های محلی غیر‌هزاره به طالبان تسلیم شده و هدف کشتار هزاره‌ها بوده است. بدون شک هر ناظر آگاهی می‌داند که در نبود اطلاعات موثق برداشت‌های قومی‌ از چنین رویداد‌هایی تا چه اندازه برای جامعه‌ ما خطرناک است.
اتفاقا در رویداد جلریز قبل از هر چیزی عامل بی‌کفایتی خیلی برجسته است. حادثه مشابه جلریز قبلا در ولایت‌های نورستان و بدخشان اتفاق افتاده بود. از این خاطر حادثه جلریز چیز جدیدی نیست. برای همین لازم است که موضوع اصلاحات ساختاری و مدیریتی در پولیس و اردوی ملی از اولویت بسیار زیادی برخودار باشد و رسانه‌های ما باید روی این موضوع بیشتر حساسیت به خرچ دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر