بهسود در آتش می سوزد و تو نظاره گر هستی! 
صدای لرزان و حرکات موزون دستانش، فریاد و بیانیه هایش حاکی از التماسی عمیق بود. آری او التماس میکرد و قسم های دروغین برای جلب آرای تو به زبان می آورد، وعده های بزرگتر از توانش میداد، از آینده بسیار زیبا و روشن برای تو سخن میگفت، بنظر نمی آمد که گرگِ باشد ، با اشتیاق تمام به سخنانش گوش میدادی، فکر میکردی پیامبری دیگری نازل شده و تو را دوست دارد و تا ابد دوست می ماند، اصلا تمام انسانها را دوست خواهد داشت، در سخنرانی های انتخاباتی اش همیشه از توازن اقوام و برابری ملیت ها حرف میزد و نمونه کلامش را همه به یاد داریم که میگفت هیج افغانی از افغانی بر تر نیست و هیج افغانی از افغانی کمتر نیست، و باز حیران میماندی و با خود فکر میکردی در سرزمینی که او سردمدار قدرت باشد همه باهم برابر و برادرند. التماس میکرد که در کنارش باشی، او را حمایت کنی و  به قدرت برسانی تا حکومتی را تمثیل کنند که آینه ای تمام نما به همه اقوام ساکن در کشور باشند. تو به گفته ها و وعده هایش دل خوش کردی با اینکه میدانیستی او نیز ازنسل خاندانی است که سالهاست برای تحقیر و نابودی تو کمربسته و از هیچ کاری در این راه پرهیز نکرده است.  برادرش سردمدار قبیله ایی است که هر ساله بهسودت را با خاک یکسان میکنند، میکشند، میسوزانند، می دزدند و با افتخار میروند تا سال دیگر و بازی دیگر! و براستی که سگ زرد برادر شغال است!

 و سرانجام او به قدرت رسید، یکی از هزاران  وعده های دروغین او،  این بود که معظل کوچی و ده نیشینان را به طور دائم و قانونی حل میکند، و به راستی که می خواهد حل کند ولی طور دیگری، همانطوری که تمام سرزمینهای اجدادیت را به زور  تصاحب نمودند، میخواهند این جا را هم برای همیشه صاحب شوند و همان طوری که در بامیان باستان ارزشهای تاریخیت را برادرانش نابود کردند تا آینده گان از گذشته تاریخیت بی خبر بمانند،  بهسودت را که گوشه ایی از جایگاه وسیع تو است  نیز از  تو بگیرند تا نه گذشته تاریخی داشته باشی و نه سرزمین اجدادی،  مطمئن باش که این یک پروسه سیاسی حساب شده است که از سالها قبل برای نابودی هزاره آغاز شده و همچنان ادامه دارد .کسی که دیروز برای به قدرت رسیدنش توسط  تو از سخنان رهبرت  استفاده میکرد و ملتمسانه از تو یاری می طلبید ، امروز به قدرت رسیده و ادامه همان پروسه طولانی  هزاره ستیزی و با همان عقیده فاشیستی و تمامیت خواهی برای ریشه کن کردنت برنامه های شوم اجدادی اش را دنبال میکند.

 و تو ای اشرف غنی!  بزرگ قبیله کوچی! بار دیگر ریشه های تعصب و قوم پرستی را در افغانستان آبیاری نموده و تجدید حیات دادی، نشان دادی که خوی قبیله گرایی  و هزاره ستیزی در اعماق وجودت چقدر عمیق است و هیچگاهی با دیدِ رئیس جمهور یک کشور به مشکلات مردم نگاه نکردی، بلکه با دید یک بزرگ قبیله، مشکلات مردم را توام با برخوردهای فاشیستی ات از دایره ای تنگ قبیله گرایانه  مینگری. بدان که ما از این پروسه دیرینه هزاره ستیزی شما نمی هراسیم و همانگونه که در گذشته مبارزه کردیم در آینده هم مبارزه خواهیم کرد، ما بخاطر صداقت و روحیه صلح دوستی، تو را به قدرت نشاندیم و الا به قدرت رسیدن تو خیالی بیش نبود، شما تنها گدایان سیاسی بیش نیستید ونخواهید بود.

 ای هزاره این نشانه قدرت تو است که دشمنان قسم خورده ات دست از دشمنی با تو بر نمیدارند اری هزاره هیچ وقت نابود نمیشود و تاریخ ثابت کرده که هیچ قدرتی در افغانستان نمی تواند  بدون حضور هزاره های شجاع و صلح دوست در کشور قدرت نمایی کند پس مطمئن باش که تو هم  بدون هزاره کالبدی خالی با فریادهای ملتمسانه ایی بیش نیستی ، وحال هر چه میخواهی تو و برادرت که رهبر کوچی ها است هزاره ها را بکشید و چور چپاول کنید چرا که این رسم دیرینه  تو و قوم تو است . ولی بدان که باز هم دست گدایی و التماس به سوی هزاره ها دراز خواهید کرد که این هم باز رسم دیرینه تو و قوم تو است همانگونه که گذشته گان گذشته است آینده گان هم در راه است و من به عنوان یک دانشجوی هزاره به تو و قوم تو نصیحت میکنم این را بدان که در دل هر هزاره یک مزاری خوابیده است  و وای بر ان روزی که همه مزاریها بیدار شوند ان روز تو وقومت را چه با خون خودتان و چه با خون خودمان نابود خواهیم کرد و بدان این ارامش هزاره ارامش قبل از طوفان است پس بیش از این بقای قدرتت را به قمار نگذار که ضرر میکنی .                                                                                            
(ما سیاست حذف را حذف میکنیم)