یک دهه است که ولسوالی های «دایمیرداد» «حصه اول بهسود» و «مرکز بهسود» ولایت میدان وردک و نیز بخش های از ولسوالی «ناهور» ولایت غزنی، شاهد «منازعات» و درگیری های زیان بار میان نیروهای به نام «کوچی» و مردمان «ده نشین» است. کوچی ها با مواشی شان زمین ها و مزارع للمی و آبی مردم محل را تخریب می کنند. این امر با واکنش مردم مواجه شده و باعث درگیری های شدید شده است. تا به حال تلفات انسانی و مالی بر مردم محل وارد گردیده است. کوچی ها مرتکب قتل شده و ده ها انسان را کشته شده اند، خانه های مردم را به آتش کشیده اند، مزارع للمی و آبی را تخریب کرده اند، مکاتب، مراکز صحی و حتی اماکن مقدس مذهبی را سوزانده اند و مواشی مردم را از خانه های شان غارت کرده اند.

در طول یک دهه، دولت کرزی، به گونه ای سطحی با این مسئله برخورد کرد. با این که همه ساله شاهد چنین روی دادهای بوده ایم و تقاضاها جهت حل بنیادی این معضل برمبنای سازوکارهای حقوقی و قانونی مطرح شده است، اما دولت کرزی نخواست یا نتوانست معضل را به صورت دایمی حل نماید. هر سال پس از وقوع منازعه، ریختن خون، اما بیشتر خون مردم محل و آواره شدن صدها خانواده، ارگ فرمان برگشت کوچی ها را صادر کرده و پول هنگفت را به آن ها توزیع می کرد.

این وضعیت بحرانی گذشت و به همین منوال سپری شد. اما همه به انتخابات ریاست جمهوری، برنامه های نامزدان و رویکرد حکومت جدید دل خوش کرده بودند. از این رهگذر حل معضل کوچی و ده نشین در جهت گیری های سیاسی مردم و جریان های سیاسی تعیین کننده بوده است. رییس جمهور غنی به علت وابستگی اش به کوچی ها از جایگاه مناسب در جامعۀ هزاره برخوردار نبود و نشد. تصور مردم این بود که برنده شدن غنی وضعیت را بیش از پیش بحرانی خواهد کرد. دستگاه انتخاباتی دستۀ رقیب غنی نیز به صورت گسترده از این بحث سودجویی می کرد.

آقای غنی در دور دوم برگزاری انتخابات توجه ویژۀ به جامعۀ هزاره کرد. او به کمک مشاوران و همکاران هزاره تبارش، دریافت، که یکی از مهمترین نگرانی ها و دغدغه های مردم، معضل کوچی و ده نشین است. از این رهگذر منشور تحول و تداوم به ویژه آن بخش را که به مبحث کوچی ها می پردازد، بیشتر به رخ مردم کشید و تبلیغات گسترده ای را راه اندازی کرد. در دور دوم اندکی جایگاه مناسب تر و بهتر از دور نخست کسب کرد.

به هر حال، توافق نامه سیاسی از اثر تلاش ها و فداکاری های جان کری مرد بحران شکن، امضا شده و غنی از سوی کمسیون انتخابات رییس جمهور اعلان گردید. بدین ترتیب فصل خزان گذشت و فصل زمستان هم سپری شد. فصل بهار از راه رسید. فصل بهار فصل منازعات میان کوچی ها و ده نشین ها نیز است. کوچی ها با سلاح و تجهیزات و در سال های پسینی با ارتش مجهز وارد منطقه شده و تلاش می کنند از رهگذر زور گوسفندان شان را بالاي مزارع مردم بچرانند. طبیعتا این امر با واکنش مردم رو به رو شده و منازعه شروع می شود.

اما امسال چون مردم منشور تحول و تداوم را خوانده ، سخنان و وعده هاي دكتراي انسان شناسي را شنيده بودند و وي را انسان اصولگرا و متعهد به حرف ها و وعده های اش می دیدند، تصور نمی کردند مانند سال های پیش، فصل بهار فصل منازعه برای شان باشد. زیرا در منشور تحول و تداوم از جلوگیری از ورود کوچی ها به محل منازعه سخن رفته است. در منشور تحول و تداوم چنین آمده است « از آن جای که منازعۀ دوام دار میان کوچی ها و ده نشینان سراسر کشور، من جمله در هزاره جات باعث شهیدن شدن ده ها تن از هم طنان ما و تحمیل آوارگی و خسارات هنگفت مالی و روانی برای صدها خانواده در هر دو طرف منازعه گردیده است، از رفتن کوچی ها به مناطق که درگیری و منازعه پیدا می شود، به طور قاطع جلوگیری صورت می گیرد».
 

 ظاهرا که انتظار نادرست داشته اند. کوچی ها مانند سال های پار مسلحانه وارد منطقه شدند. درگیری های خرد و کلان میان دو طرف رخ داده است. خانه های مردم در ولسوالی دایمیرداد به آتش کشیده شده است و تا به حال شش نفر از مردم ده نشین توسط کوچی ها به قتل رسیده اند. چندی قبل، در حصه اول بهسود، کوچی ها بر مردم حمله ور شدند، پس از ساعت ها درگیری و کشته شدن یک نفر ده نشین، هفت نفر کوچی توسط مردم به اسارت گرفته شد. اما رییس جمهور ضمن گروگان گیری خواندن آن، هشدار جدی صادر کرد و مردم محل نیز ناگزیر آن ها را رها کردند.

روز شنبه مورخ 20/4/1394 ـ از اثر حملۀ کوچی ها بر مردم کجاب بهسود، چهار نفر شهید شده، هفت نفر زخمی شده است و یک نفر دیگر نیز مفقود است.

رییس جمهور به خوبی می داند و واقف است که کوچی ها با سلاح های منظم و با ارتش مجهز وارد منطقه شده و از زور کار می گیرند. نمی دانم که چطور به یاد متون و سطور نوشته شده در منشور تحول و تداوم اش نمی افتد که می گوید « هر گونه استفاده از سلاح و توسل به جنگ و رویکردهای نظامی از طرف جانبین قضیه ممنوع بوده و تخلف از آن به عنوان سرکشی در برابر امنیت ملی و اقتدار مشروع دولت جمهوری اسلامی افغانستان با اقدام قاطع و همه جانبۀ دولت مواجه خواهد شد».

به نظر مي رسد، نوشته های حک شده در روی کاغذ به عنوان رؤیا باقی مانده و واقعیت حکایت گر مسایل دیگری است. اگر در منشور از جلوگیری از رفتن کوچی ها به محل منازعه به منظور پیشگیری از درگیری سخن زده شده است، در عمل و واقعیت نه تنها در آغاز ممانعت صورت نگرفت بلکه پس از روی دادن حوادث ناگوار نیز چنین بحث مطرح نشد و گمان نمی رود که مطرح شود. همچنین با این که در منشور توسل به زور را سرکشی در برابر امنیت ملی و قدرت مشروع دولت تعبیر کرده است، اما تا هنوز اقدام روی دست گرفته نشده است. حملات جدی و شدید کوچی هابر مردم محل جریان دارد، تلفات مالی و انسانی را تا هنوز در پی داشته و خواهد داشت و کوچی ها به صورت منظم لشکرکشی کرده اند.

جناب رییس جمهور!
به جا و شايسته اين بود كه بر اساس وعده هاي انتخاباتي خود، از ورود كوچي ها به محل منازعه جلوگيري مي كرديد. اگر اين تعهد را عملي نكرديد، تعهد دومي را مبني برخورد جدي با استفاده كنندگان زور و رويكرد نظامي، عملي كنيد. كوچي ها همه ساله و امسال مسلح و منظم لشكركشي كرده و آدم مي كشند، پس بايد محاكمه شوند اما بعيد مي دانيم.

به هر حال انتظار مردم و افکار عمومی این است که به وعده های داده شده و حک شده در روی کاغذ عمل کرده و از عمیق شدن بحران پیشگیری نمایید. در غیر این صورت، وضعیت نگران کنندۀ را به دنبال خواهد داشت.