کجاست درد ملت؟ رهبران حکومت پاسخ دهند
احمد صالح
پرسش اینجاست که اگر در گذشتهها جناب داکتر عبدالله از کرزی انتقاد میکرد، با اپوزسیون بودناش توجیه میشد؛ اما حالا چرا؟ او اکنون در مقام «صدراعظم اجرایی» حکومت وحدت ملی قرار دارد و حامد کرزی «رییسجمهور بازنشسته» است؛ مگر این که رهبران حکومت وحدت ملی به ویژه آقای عبدالله با این روش از زیر بار مسوولیت و انتقادهای صریح و بیپرده مردم شانه خالی کنند...
این روزها، عبدالله عبدالله؛ رییس اجرایی حکومت وحدت ملی، تیغ انتقادش را تندتر بر حامد کرزی؛ رییسجمهور پیشین فرود آورده و همه کاسه و کوزه بدبختیهای جاری افغانستان را برفرق او میکوبد. عبدالله میگوید که نابسامانیهای گذشته محصول حکومت کرزی است. او روز دوشنبه در سفرش به بدخشان حتی به صورت تلویحی آقای کرزی را متهم به براندازی نظام کرد. در کنار تندگوییهای آقای عبدالله، برخی از مشاوران ریاست اجرایی نیز در رسانهها سخنان تلخ و انتقادآمیز را حواله رهبران حکومت پیشین به ویژه آقای کرزی میکنند.
پرسش اینجاست که اگر در گذشتهها جناب داکتر عبدالله از کرزی انتقاد میکرد، با اپوزسیون بودناش توجیه میشد؛ اما حالا چرا؟ او اکنون در مقام «صدراعظم اجرایی» حکومت وحدت ملی قرار دارد و حامد کرزی «رییسجمهور بازنشسته» است؛ مگر این که رهبران حکومت وحدت ملی به ویژه آقای عبدالله با این روش از زیر بار مسوولیت و انتقادهای صریح و بیپرده مردم شانه خالی کنند.
از سوییهم، برای مردمی که از وضعیت جاریِ خستهکننده به ستوه آمدهاند، سخنان عبدالله و غنی هیچ جذابیتی ندارند. این سخنان نه برای مردم امنیت میآورد، نه نان میآورد و نه زخمها و دردهای آنان را دوا میکند. مردم میخواهند بدانند که این بزرگواران، خود، چه برنامهای بهبود دارند.
مردم از رییس حکومت وحدت ملی و شریکاش آقای عبدالله و سایر کسانی که حلقه این حکومت را تشکیل میدهند، میپرسند که «شما نیز جزء این حکومت بودید، چرا آن زمان برای مردم کاری نکردید؟» آقای اشرفغنی وزیر مالیه، عبدالله عبدالله وزیر خارجه، محمد محقق وزیر پلانگذاری، جنرال دوستم رییس ارکان سرقوماندان اعلی قوای مسلح، سرور دانش وزیر عدلیه و زیر تحصیلات عالی و احمدضیا مسعود معاون اول رییسجمهور بود. برخی از این افراد تا آخرین روزهای حکومت آقای کرزی با کرزی همکار بودند. اینها پُستهای کلیدی هستند که سکانداران فعلی در اختیار داشتند. باید کرزی را رهنمایی میکردند.
گذشته از این، جناب داکتر عبدالله هر وقت لب به انتقاد از کرزی میگشاید، باید به یاد داشته باشد که آقای کرزی میراثدار ویرانهای بنام افغانستان بود که در آن نه قانون وجود داشت و نه اداره؛ اما او در سیزده سال حکومتداریاش توانست نظام اداری را دوباره احیا کند و افغانستان را از انزوای بینالمللی نجات بخشد.
رهبران حکومت وحدت ملی به اصطلاح معروف باید «ریگ گندم خود را بچییند». حکومتداری با انتقاد کردن از دیگران به پیش نمیرود. آقایان غنی و عبدالله، باید به مردم پاسخ دهند که چرا با وجود امضای پیمانهای امنیتی و استخباراتی با امریکا و پاکستان، وضعیت امنیت کشور رو به وخامت میرود؟ چرا مراکز ولایتها در آستانه سقوط قرار دارد؟ چرا اقتصاد کشور فروپاشیده است؟ فقر و بیکاری چرا بیداد میکند؟ چرا «وحدت ملی» به «وحشت ملی» تبدیل شده است؟
کجاست وعدههایی که در کمپاینهای انتخاباتی به مردم داده میشد؟ کجاست فهرستهای طولانی و منشورهای بلندبالایی که به واسطه آن مردم در کارزارهای انتخاباتی اغفال شدند؟ کجاست حکومتداری خوب؟ کجاست شایستهسالاری؟ کجاست حضور متناسب اقوام در ساختار قدرت؟
اگر اینها پاسخ درخور ندارند که ندارند، باید از مردم پوزشخواهی کنند و همین سنگ بزرگ را بوسیده و دوباره به زمین بگذارند تا مردم، خود، آینده را تعیین کنند. سران حکومت بدانند که تداوم وضعیت جاری به هیچوجه مورد قبول مردم نیست؛ مردم دیگر نمیتوانند تاوان ناکامیهای دو بزرگوار شیفته قدرت را بپردازند.
به هرحال، نویسنده هرگز در پی توجیهگری کارنامه آقای کرزی و یا دفاع از او در برابر سران حکومت وحدت ملی نیست؛ اما به عنوان شهروند این سرزمین و ناظر بر اوضاع، حق مسلم خود میداند که این حکومت و رفتار رهبران آن را نقد کند؛ رهبرانی که با شعار خدمتگذاری به مردم وارد صحنه شدند؛ اما اکنون به باداران تمام عیار مردم تبدیل شدهاند و مردم را به گروگان گرفتهاند. شیکترین لباسها فقط به اندام اینها میآید، لوکسترین موترها فقط زیر پای اینها رام میشوند و بهترین خانهها فقط برای اینها منبع آسایش و آرامش میشود؛ اما از ملت چه خبر؟ ملتی که اگر از همه مشکلاتاش چشم بپوشیم، روزه خود را با خون افطار میکند. کجاست درد ملت؟ رهبران پاسخ دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر